3 کتاب برتر آرونداتی روی

همچون آرونداتی روی او اولین بار به آن دست یافت، زیرا تنها بزرگ‌ترین‌ها می‌دانستند چگونه اولین فیلم خود را به یک شاهکار تبدیل کنند. از هارپر لی قاتل بلبل بلند شد سالینجر با نوجوان خود در مراقبت از چاودار ، به نام دو مرجع بزرگ.

زیرا ورود آن کتابی که حاوی خدای چیزهای کوچک بود، تبدیل به پدیده معمولی بین‌المللی شد که چاپخانه‌ها را در سراسر جهان مشغول کاغذ کرد تا آنچه را که قلم جدید این نویسنده هندی می‌گفت، منتشر کند.

سپس کتاب های جدیدی وارد شدند که دیگر به آن اوج اولی نمی رسیدند. چیزی که در بسیاری از موارد دیگر نیز رایج است که در آن تلاش حتی قادر به رسیدن به دنباله یک اثر الهام‌گرفته نیست، حتی بدون روش یا هنر نویسنده معمولی نوشته شده و در نهایت در اجرای آن گرد می‌آید.

اما در مورد روی که به رهبر جهانی در زمینه فعالیت تبدیل شده است ، همیشه جالب است که در کتابشناسی وی در جستجوی دیدگاه خود از جهان غوطه ور شویم ...

3 کتاب برتر توصیه شده توسط آرونداتی روی

خدای چیزهای کوچک

این چیزی است که در زندگی روزمره افراد فروتن باقی می ماند و خود را به خدا می سپارند تا از محصولات ، فرزندان ، عشق ها و حتی یک مرگ خوب مراقبت کند.

این داستان سه نسل از خانواده ای از منطقه کرالا در جنوب هند است که در سراسر جهان پراکنده شده و در سرزمین مادری خود به هم پیوسته اند. داستانی که داستانهای زیادی دارد. آن دختر انگلیسی سوفی مول که در رودخانه ای غرق شد و مرگ تصادفی او برای همیشه زندگی کسانی که درگیر بودند را مشخص کرد.

آن دو دوقلو استا و راحل که بیست و سه سال با هم زندگی می کردند. آمو ، مادر دوقلوها ، و عشقهای زناكارانه او. برادر آمو ، مارکسیست تحصیل کرده در آکسفورد ، از یک زن انگلیسی جدا شده بود. پدربزرگ و مادربزرگ ، که در جوانی حشره شناسی و اشتیاق ممنوع را پرورش می دادند.

این داستان خانواده ای است که در دوران آشفته ای زندگی می کنند که در آن همه چیز می تواند در یک روز تغییر کند و در کشوری که جوهرهای آن ابدی به نظر می رسد. این داستان حیرت انگیز خانوادگی یک مهمانی ادبی شاد است که در آن عشق و مرگ ، احساساتی که تابوها و خواسته های دست نیافتنی را می شکند ، مبارزه برای عدالت و درد ناشی از دست دادن بی گناهی ، سنگینی گذشته ، اختلاط و لبه های حاضر. آرونداتی روی را این رمان شگفت انگیز با گابریل گارسیا مارکز و سلمان رشدی به دلیل درخشش های رئالیسم جادویی و نبض روایی نفیس مقایسه کرده است.

وزارت عالی سعادت

بزرگترین پارادوکس جهان این است که زندگی در حاشیه راهی است که بیشتر شما را با روح ، با خدای ممکن و با جهان پیرامون شما مرتبط می کند.

نیاز مبرم به چیزهای کوچک باعث می شود ارزش داشته های درون خود را داشته باشید ، بدون آنکه بتوانید در خارج از محل دیگری ، در گهواره دیگری متولد شده باشید ... و این غم انگیز ، تلخ است ، بدون شک ، اما این یک جمله واقعی و پوسیده مانند زمینی است که پای برهنه شما در آن قدم می زند. دهلی احتمالاً بهترین مکان برای تولد نیست. احتمال رکود در فقر 101 is است و با این حال ، اگر متولد شده اید ، اگر زنده بمانید ... زندگی می کنید. شما آن را حتی بیش از حد غنی و قدرتمند می کنید ، بی توجه به درام این فکر که آیا می خواهید غذا بخورید یا حتی بنوشید.

من اصرار دارم که عمیقاً تراژیک، ناعادلانه و متناقض است، اما در سطوح روح و روان، مطمئناً چنین است. و ما در این مورد در وزارت سعادت عالی خواندیم. وزارتخانه ای که ما از طریق شخصیت های مختلف از دهلی، کشمیر، مناطق افسرده و تنبیه شده هند می شناسیم، جایی که این موجودات کوچک مانند آنیوم می درخشند، که گورستانی را خانه خود کرده است، یا مانند تیلو، عاشق عاشقان بسیاری است که او با آنها در آغوش گرفته است. میل به تعالی بدبختی خود را.

خانم یبین نیز می درخشد ، با آن قلب ما فقط کوچک می شود ، و همچنین بسیاری از افراد دیگر از هند دور آرونداتی روی با قصد روشن خود برای محکوم کردن به ما می آموزد، عظمت همه آن ساکنان دنیای زیرین و هیولای فضا و زمان را که باید زندگی می کردند به ما نشان می دهد. از آنجا که نکته این است که این احساس در لبه به عنوان یک شکل شدید و بی بدیل از وجود است ، جایی که به نظر می رسد روح اگر یکی باشد و خدای دور به یکدیگر نزدیک نگاه می کند ، چیزی که ارائه نمی دهد ، با هر یک از لبه های آن است. ، شادی زنده بودن

وزارت عالی سعادت

چشم اندازهای سرمایه داری

آرونتهاتی با عنوانی که از بلندگو بر وجدان ما به عنوان ساکنان این جهان کسب کرده است ، واقع بینانه تر به بررسی رمان های خود در کتاب هایی مانند این ، وقایع نگاری معتبر از دوران سرمایه داری افسار گسیخته ما می پردازد.

این واقعیت که دموکراسی ها دیگر چنین نیستند مشهود است. کل چارچوب اجتماعی جهان مانند چوب لاک زده به نظر می رسد در حالی که موریانه ها از درون همه چیز را خورده می کنند، بدون توجه به فروپاشی در حالی که مردم به ظاهر براق نگاه می کنند. هند کشوری با یک میلیارد و دویست میلیون نفر است و بزرگترین "دموکراسی" در جهان است. ، با بیش از 800 میلیون رای دهنده.

اما 100 نفر از ثروتمندترین افراد این کشور دارایی معادل یک چهارم تولید ناخالص داخلی دارند. بقیه جمعیت ارواح در سیستمی هستند که خارج از کنترل آنهاست. میلیون ها نفر با کمتر از دو دلار در روز زندگی می کنند.

صدها هزار کشاورز هر ساله قادر به پرداخت بدهی های خود نیستند. دالیت ها از روستاهای خود اخراج می شوند زیرا مالکان ، که زمین خود را از آنها گرفته اند زیرا هیچ سند مالکیتی ندارند ، می خواهند زمین را به تجارت کشاورزی اختصاص دهند. اینها تنها چند نمونه از "شاخه های سبز" اقتصادی است که هند معاصر را خراب کرده است.

آرونداتی روی جنبه تاریک دموکراسی را بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه خواسته های سرمایه داری جهانی شده میلیاردها نفر را در معرض نژادپرستی و استثمار قرار داده است. نویسنده نشان می دهد که چگونه شرکت های بزرگ منابع طبیعی کشور را از بین برده اند و توانسته اند از طریق دولت در تمام نقاط کشور نفوذ کنند ، به طور معمول از ارتش و نیروی وحشیانه آن برای سوددهی ، و همچنین طیف گسترده ای از سازمان های مردم نهاد و بنیادها ، تصمیم گیری در مورد تدوین سیاست ها در هند.

چشم اندازهای سرمایه داری
5/5 - (13 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.