نگاه کریستالی و چهره فرشتهای هاتاوی ممکن است او را برای ایفای نقشهایی که به عمق بیشتری نسبت به مناطق پنهانتر انسان نیاز دارد، محدود کند. اگرچه ما می توانیم چیزی مشابه فکر کنیم ناتالی پورتمن و در آنجا شما آن را در حال گلدوزی تفسیر از تاریک ترین.
بنابراین همه چیز در مورد شروع است. اما مثل همیشه لازم است، در هر فیلم معمولی، یک شخصیت خوب در برخی از بازنماییهای آن، وجود داشته باشد، پس بیایید از ذات هاتاوی بهره ببریم تا با نقشهای او کاملاً قانع شویم که ذات آن چنان بینقص است که باعث میشود شخصیتهای او تا حدی بدرخشند. تعالی
3 فیلم برتر توصیه شده آن هاتاوی
بین ستارهای
در اینجا موجود است:فقط آن هاتاوی می تواند در دنیای جدید منتظر بماند، مانند حوا در بهشتی که قبلاً توسط انسان ها فتح شده است و بر مرحله میانی مجازات خدا بر روی زمین غلبه می کند. فیلمی که در آن نقش اصلی متیو مککانهی بر خود طرح تمرکز دارد در حالی که کوتاهترین مداخلات آن درخشش امید را در بشریت با وجود همه چیز فراهم میکند. او یک پرومته است و به لطف او ما اعتماد داریم که با وجود از دست دادن چیزهای زیادی در این راه، سرانجام این سفر معنا پیدا کرد.
انتخاب بهترین بازیگر زن برای دادن معنای نهایی به یکی از آن فیلمهایی که به عنوان تولیدات بزرگ کشف شدهاند، اما به کلاسیکهای سینمای بزرگ، فارغ از ژانرشان، اشاره میکنند. این فیلم که توسط خود نولان به همراه برادرش جاناتان نولان نوشته شده است، به زودی خود را به عنوان اثری نشان میدهد که از ابتدا بهعنوان داستانی برای سکانسهای فیلم طراحی شده است. سیاره زمین و سفر؛ گذشته، حال و آینده به عنوان آمدن و رفتن در یک کل که مانند حلقههایی که کیهان، هواپیماها، بردارها را به زنجیر میکشند با هم میپیوندند.
سیارات جدیدی که در آن همه چیز با ریتم نوسانات خودش روی آن پسزمینه سیاه وسیع اتفاق میافتد، کرمچالههایی که ما را از طریق قیفها به سمت بینهایت هدایت میکنند. در همین حال ... یا بهتر است بگوییم در حالی که همه چیز، زمین در حال مرگ است و تنها فضانوردانی که از هواپیماهای غیرممکن در نزدیکی زحل دور می زنند، ممکن است بتوانند خانه جدیدی برای انسان ها پیدا کنند.
از انسانیت روی سیم گرفته تا رابطه پدر و دختر در دو سوی فضا-زمان. متیو مک کانهی فضانورد منتخب با آن بار دراماتیک است که با دریافت پیام های دخترش از خانه، روح را کوچک می کند.
سفر تقریباً همانطور که شروع می شود به پایان می رسد. زیرا زمان فقط به مکانی که در آن قرار دارید بستگی دارد. فقط در یک بازه زمانی غیرقابل تعریف، پیامی به موقع از یک ساعت قدیمی که قادر به انتقال بسیار بیشتر از زمان است، می رسد. شخصی برای فضانوردی که وظیفه نجات بشریت را بر عهده دارد غیر قابل جبران است. و شاید این تنها چیزی بود که ارزشش را داشت. اما ضرر تنها زمانی شکست است که افق جدیدی یا مکان جدیدی برای استعمار بین یک یا یک میلیون قمر وجود نداشته باشد. و اینجاست که آن هاتاوی به عنوان فرصت جدید رها می شود...
آیلین
در اینجا موجود است:فرصت برای پیچیده ترین تحول فرا رسیده است. فضائل ظاهری آن به طور کامل به فیلمنامه ای تبدیل شده است که دقیقاً به دنبال سرگردانی، بازی ظواهر و دررفتگی بیننده در برابر پیشرفت طرح است. بر اساس رمانی شاداب از اوتسا مشفق.
بوستون، دهه 60. آیلین (توماسین مک کنزی) دختری است که بین یک خانه دلخراش با پدری الکلی و شغلش در زندان گیر افتاده است، جایی که همسالانش او را طرد کرده اند. هنگامی که یک زن زیبا و مغناطیسی (آن هاتاوی) به کارکنان زندان می پیوندد، آیلین نمی تواند در برابر این دوستی معجزه آسا و جوانه زدن مقاومت کند. اما این دوستی او را درگیر جنایتی میکند که همه چیز را تغییر میدهد.
آبهای تاریک
در اینجا موجود است:حماسیترین پیروزیهای اجتماعی، مهم نیست که در نهایت چقدر پیرویک میشوند، باید وقایع نگاری شوند و سپس روایت شوند و به داستان منتقل شوند. چیزهایی که با این داستان فجیع و واقعی به خوبی به دست آمد.
با الهام از یک داستان واقعی تکان دهنده. یک وکیل سرسخت (مارک روفالو) راز تاریکی را کشف می کند که تعداد فزاینده ای از مرگ و میر و بیماری را به یکی از بزرگترین شرکت های جهان مرتبط می کند. در این روند او آینده خود، شغل و حتی خانواده خود را به خطر می اندازد تا حقیقت را آشکار کند.
از طرف خانواده اش، آن هاتاوی نمایانگر آن از خودگذشتگی کسی است که به طور همزمان همان حقیقتی را کشف می کند که همه چیز را تغییر می دهد.