3 کتاب برتر از پاتریشیا هایسمیت

ژانر پلیس همیشه به عنوان یک مرجع واحد به آن اشاره خواهد کرد پاتریشیا Highsmithبه این نویسنده آمریکایی خلق کرده است یکی از دیدنی ترین ، شوم و دلسوزترین شخصیت ها در کل تولید ژانر: تام ریپلی. و با این حال ، در کشور مادرش نبود که شخصیت مورد نظر بهترین استقبال را داشته باشد.

به نحوی ، نویسنده بسیاری از آثار خود را بیشتر هماهنگ با یک ویژگی اروپایی تر ، بیشتر مستعد تمسخر و طنز در همه ژانرها ، از جمله پلیس ، هرچند که خالص باشد ، قرار داده است. و در نهایت اروپا با آغوش باز از آن استقبال کرد.

اگرچه این موفقیت همچنین مربوط به انتشار برخی از برچسب های آمریکایی بود که تا حدودی یک بد اخلاقی متناقض را محکوم کردند ، اما نویسنده لزبین ، مستعد نوشیدن مشروب ، حتی قادر به پرداختن به موضوعات همجنس گرایانه در کتاب های خود است ، اگرچه در ابتدا با نام مستعار بود. . ، و این در آمریکا در اواسط قرن بیستم کاملاً پذیرفته نشد.

با وجود تمرکز بخش بزرگی از کارهایش بر روی تام ریپلی ، نیازی به بی اعتنایی به بسیاری از کتابهای دیگر او که تام خاص شخصیت آنها نیست ، نیست. در واقع ، اولین رمان های او بدون او بسیار کاملتر به نظر می رسند ، بدون آن نکته سریالی که معمولاً هر زنجیره ای از رمان ها با یک قهرمان واحد به دست می آورند.

3 رمان توصیه شده توسط پاتریشیا هایسمیت

غریبه ها در قطار

در تاریخ ادبیات همیشه داستانهای بزرگی وجود داشته که از ایده ها به همان اندازه جذاب و جذاب هستند. ژانر تعلیق بسیار به آن گرایش به داستان دور که بر اساس تنش و شگفتی نهایی است ، بسیار اختصاص داده شده است. و این کتاب پایه ای است که حتی افراد بسیار را مجذوب خود کرده است Alfred Hitchcock، که مجبور بود کار را در جنبه های خاصی صیقل دهد تا کمتر شود ، چگونه بگوییم ... غیراخلاقی.

خلاصه: فتنه این رمان مبتنی بر ایده جنایتی بدون انگیزه ، جنایتی کامل است: دو غریبه با ترور دشمن یکدیگر موافقت می کنند و بدین ترتیب یک جنب و جوش فنا ناپذیر فراهم می کند.

برونو: الکلی با مشکلات ادیپ ، همجنس گرای نهفته ، در قطار مشابه گای سفر می کند: بلند پرواز ، سخت کوش ، سازگار. او شروع به صحبت می کند و برونو ، به صورت شیطانی ، دیگری را مجبور می کند تا صحبت کند ، تا نقطه ضعف خود را کشف کند ، تنها شکاف موجود در نظم و ترتیب او: گای می خواهد از همسرش که به او خیانت کرده و اکنون می تواند مانع آینده امیدوار کننده او شود ، آزاد شود.

برونو یک پیمان به او پیشنهاد می کند: او زن را می کشد و گای ، به نوبه خود ، پدر برونو را که از او متنفر است ، می کشد. گای چنین طرح پوچ را رد می کند و آن را فراموش می کند ، اما نه برونو ، که پس از اتمام وظیفه اش ، از مرد وحشت زده می خواهد تا وظیفه خود را انجام دهد ...

سرود

چگونه می توان یک داستان تعلیق از رویکرد رمان عاشقانه ایجاد کرد؟ این یکی از بزرگترین دارایی های این نویسنده است. به نظر می رسد که ما چشم اندازی را می بینیم که ناگزیر ما را به سمت توسعه سوق می دهد و در نهایت در مسیرهای غیرقابل پیش بینی حرکت می کنیم ...

خلاصه: کارول یک عاشقانه بین زنان است که می دانم. او با همان توجه جذابی که رمان های پلیسی نویسنده اش برانگیخته است می خواند. ترز ، طراح صحنه جوان به طور تصادفی به عنوان فروشنده کار می کند و کارول ، زنی زیبا و پیچیده ، که اخیراً طلاق گرفته است ، برای خرید یک عروسک برای دخترش وارد می شود و مسیر زندگی زن جوان فروشنده را برای همیشه تغییر می دهد.

ساخته شده مانند یک فیلم هیجان انگیز ، مملو از صفحاتی از آرامش شدید است که با هشدارهای ناگهانی و شوم شکسته شده است ، و اینها مکرر و هیجان انگیزتر از رمان های پلیسی پاتریشیا هایسمیت است.

سرود این اولین رمان با موضوع همجنس گرایانه بود که به طرز غم انگیزی به پایان نرسید ، اما شکنندگی شادی یک موضوع فرعی است که در صفحات کتاب نفوذ می کند. برای هایتاسمیت، ایده شادی به طور جدایی ناپذیری با ایده خطر مرتبط است.

استعداد آقای ریپلی

ریپلی می تواند بهترین بازپرس ، بهترین کارآگاه ، یک بولداگ باشد که مانند هیچ کس دیگر از طریق ناپاکی اجتماعی برای رسیدن به اهدافی که برایش دستمزد پرداخته حرکت می کند. اما او یک مشکل دارد: او گل دوست دارد ، او علاقه زیادی به تسلیم شدن در آن عالم اموات دارد و می تواند در نهایت به یک جاسوس ضد همه دلایل تبدیل شود.

خلاصه: ما در این رمان با تام ریپلی شگفت انگیز و غیراخلاقی آشنا می شویم ، شخصیت نمونه ای از ژانری که پاتریشیا هایسمیث اختراع کرده است ، که بین رمان پلیسی و رمان جنایی ، بین گراهام گرین و ریموند چندلر قرار دارد ، جایی که وحشتناک ترین تعلیق با هم ترکیب شده است. با یک تحلیل روانی گیج کننده

آقای گرینلیف ، میلیونر آمریکایی ، از تام ریپلی می خواهد تا سعی کند پسرش دیکی را متقاعد کند که او برای بازگشت به خانه در ایتالیا در حال زندگی در بوهمی طلایی است. تام دستور را می پذیرد و اتفاقاً مشکلات احتمالی پلیس را کنار می گذارد و با دیکی و دوستش مارج ملاقات می کند که با آنها رابطه ای مبهم و پیچیده برقرار می کند.

5/5 - (7 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.