3 تا از بهترین کتاب های شگفت انگیز Lorenzo Silva

یکی از مشهورترین نویسندگان اخیراً در صحنه ادبی اسپانیا است Lorenzo Silvaبه در سالهای اخیر این نویسنده کتاب هایی با ماهیت بسیار متفاوت ، از رمان های تاریخی مانند آنها نام شما را به یاد می آورند حتی مستندهایی مانند عرق خون و آرامشبه بدون اینکه وقف همیشگی خود را در ژانر نوآر فراموش کند.

فراتر از تنوع خلاقانه او ، شایسته است ریشه های نویسنده را به خاطر بسپارید ، جایی که او به دلیل نبوغ و طراوت خود شروع به برجستگی کرد. با Lorenzo Silva یک ژانر سیاه با مهر خاصی ظهور کردبه ماهیت داخلی ، نوامبر بدون بنفشه و به ویژه ضعف بلشویک ، آثاری بود که درهای روایت ملی را کوبید و از طریق آنها بسیاری از خوانندگان با پیشنهادات خود مجذوب شدند.

یک ژانر نوآر که تقریباً همیشه در دنیای خاکستری از حد متوسط ​​اجتماعی و سیاسی حرکت می کند و می تواند شخصیت شرور را به یک قهرمان تبدیل کند. زمینه ای که در آن نوآر سنتی با ویژگی های بسیار نزدیک و به راحتی قابل صادرات با برچسب ژانر بومی شدیدتر می شود. چیزی شبیه آنچه بود کامیلری o وازکز مونتالبان.

La کتابشناسی از Lorenzo Silva آنقدر گسترده و متنوع است که وظیفه انتخاب را در نظر می گیرد 3 تا از بهترین رمان های او راه دشوار است، اما من می روم.

3 رمان برتر توصیه شده از Lorenzo Silva

ضعف بلشویک ها

به نظر من ، این رمانی بود که توجه خوانندگان را به خود جلب کرد. مرد بد ، مرد شرور ، قاتل متولد شانس. تصادف رانندگی هر کسی را به کل دولت شرارت می رساند.

روشی برای ارائه این شر دنیایی ، قادر به بیرون آمدن از ملال ، ناامیدی ، عقده حقارت یا هر گونه نگرش دیگری که منجر به لغو اراده شود. ... یک مدیر آزار دهنده صبح دوشنبه ساعت هشت.

او مطمئناً کمی حواسش پرت شده بود، اما او مجبور نبود از مرگ دست بکشد، و مطمئناً مجبور نبود که هر توهینی را که در فرهنگ لغت آمده به او تف کند. به همین دلیل، و برای اینکه بعدازظهرهای آن تابستان گل آلود را قابل تحمل کند، تصمیم می‌گیرد خود را وقف «نابودی اخلاقی و تعقیب سونولز» کند.

با تشکر از قسمت بیمه ، شماره تلفن خود را دریافت می کند ، که به او امکان می دهد چندین تماس دیوانه وار انجام دهد. او همچنین از جاسوسی از او لذت می برد و بدین ترتیب با خواهر 15 ساله اش ملاقات می کند. اگرچه قهرمان داستان هیچ تمایلی به دختران جوان ندارد ، اما او همچنان پرتره ای از دختران تزار نیکلاس دوم دارد. او به طور خاص جذب دوشس اولگا می شود و اغلب تعجب می کند که بلشویک مسئول کشتن او باید چه احساسی داشته است.

او ، به نوبه خود ، کشش قدرتمندی را به خرد گرم روزانا تجربه خواهد کرد ، و ضعفی که خود را بسیار بدتر از هر تصادفی نشان می دهد. ضعف بلشویک یک رمان کاملاً کمیک بود ، اگر این شخصیت مزاحم نبود که با پیچیده تر شدن ترفندهای قهرمان داستان به دست می آورد.

سرعت چابک اجازه می دهد Lorenzo Silva داستانی در نیمه راه بین کمدی، دسیسه و ملودرام. اما شاید بزرگ‌ترین دستاورد او پرتره روزانا باشد، پورتره‌ای متفاوت از همه پوره‌ها، فراتر از نسل X، Y یا Z که باعث می‌شود راضی‌ترین خواننده تزلزل کند و تعادلش را از دست بدهد.

ضعف بلشویک

علامت نصف النهار

جایزه Planeta 2012. وقتی به کاتالونیا می روم ، با عبور از Monegros ، یکی از مرزهایی که بیشتر مرا تحت تأثیر قرار می دهد ظاهر می شود. این فقط یک کنوانسیون علمی است. اما آن نصف النهار گرینویچ که در پوستر مربوطه اعلام شده است به نظرم در درب تنهوزر است.

در این رمان ، چیزی شبیه به آن به پایان می رسد ، بارسلونا به عنوان یک شهر متحول شده در منشور داستان. در جامعه ای که با پول کثیف و فحشا مردم تحقیر شده است ، عشق هنوز هم می تواند جانوران را نرم کند.

یک نگهبان بازنشسته مدنی پیدا می شود که از روی پل آویزان شده و به طرز تحقیر آمیزی کشته شده است. از آن لحظه به بعد ، تحقیقی که توسط دوست قدیمی و شاگردش ، تیپ Bevilacqua انجام می شود ، جعبه پاندورا را باز می کند: فساد پلیس ، جنایتکاران بی وجدان و مردی کهنشین که در انجام وظیفه و عشق غیرممکن ها را جستجو می کند. زندگی شکسته

داستان این رمان جنایی جذاب در کاتالونیای امروزی Lorenzo Silvaاستاد بلامنازع این ژانر، فراتر از حقایق می پردازد و تصویری محکم از انسان در مواجهه با شک اخلاقی، دعوای درونی و تصمیمات اشتباه ارائه می دهد.

علامت نصف النهار

سنبله

از «ضعف بلشویک» می‌توان حدس زد Lorenzo Silva به راوی جنسیت سیاه منحصر به فرد تر از آنجا که سیلوا از ادغام کامل بین خواننده و شخصیت لذت می برد، آن لباس سر تا پا که با مفهومی ذهنی به دست آمده و بلافاصله با ما ترکیب می شود. از اولین دیالوگ یا اولین ارائه جهان به روایت قهرمان لحظه. وادار کردن ما به عنوان موجوداتی شیطون یا ماکیاولیستی زندگی خود را دارد. توجیهات او همیشه در دستان سیلوا معنا پیدا می کند، دشمنی های او همیشه پشتوانه دارد.

"اوه، من هستم. من کم مانده من به تو نياز دارم."

با این پیام غیرمنتظره، گذشته برمی گردد تا زندگی یک مامور مخفی سابق را متزلزل کند، زمانی که او دیگر سپر سازمان خود را ندارد. او در جنگ کثیف دولت شرکت کرد و به هدف خود متقاعد شد: دفاع از یک جامعه دموکراتیک و قربانیان بی گناه در برابر خشونت تروریستی. اما زمان گذشته است، همه چیز درست نشد و توجیه بسیار دور است، در حالی که او دیگر نمی تواند قسمت تاریک را ترک کند. ارتباطات مرموز او دوباره او را ادعا می کند.

مازو که در بیمارستان بستری است به رفیق قدیمی اش پوآ نیاز دارد تا در یک ماموریت کاملا شخصی که دیگر نمی تواند آن را به عهده بگیرد به او کمک کند. دخترش در خطر است و باید او را از زندگی ای که دارد و اطرافیانش به هر قیمتی که باشد دور کند. فقط کسی مثل پوا قادر است برای رسیدن به آن تا انتها پیش رود. تماس دوستش او را به روزهای حاشیه ای، خاطره اعمالش و سایه های طبیعت خودش بازمی گرداند.

خار، از Lorenzo Silva

سایر کتاب های پیشنهادی Lorenzo Silva

کیمیاگر بی تاب

نام تجاری رمان سیاه و سفید Silva و دیگر احساس او Bevilacqua. یک جسد برهنه ، بدون آثار خشونت ، به تخت در متل کنار جاده بسته شده است. جرم است یا نه؟ گروهبان Bevilacqua ، یک بازرس جنایی غیرمعمول گارد مدنی ، و دستیار او ، نگهبان چامرو ، مأموریت دارند تا معما را حل کنند. تحقیقات بعدی فقط یک تحقیقات پلیس نیست.

گروهبان و دستیارش باید به سمت تاریک و شرم آور قربانی ، به زندگی مخفی شگفت انگیز او و همچنین اطرافیانش ، در خانواده اش ، در نیروگاه هسته ای محل کار او برسند. و شبکه پیچیده ای از پول و منافع را باز کنید که آنها را به شهرهای مختلف می برد.

اما کلید ، مانند کیمیاگری ، در صبر است. موردی که محققان به آن احتیاج خواهند داشت و همچنین شخصیتی که در جستجوی خود با آنها روبرو می شوند ، به هر طریقی فاقد آن هستند. یک رمان پلیسی که بیش از یک داستان فتنه است و در آن کشف قربانی تقریباً مهمتر از کشف قاتل او است.

همانطور که در کتابهای چندلر و همت ، در مورد حل یک جنایت مانند حل یک معما نیست ، بلکه شما باید در شرایط و شخصیت هایی که مرگ را احاطه کرده اند ، در زمینه اجتماعی آن غوطه ور شوید.

کتاب-کیمیاگر بی صبر

هیچکس جلوتر نیست

از هر نوع داستانی که این اثر را ساختار می دهد Lorenzo Silva پایانی پراکنده ارائه شده است، به عنوان اثری گسترده تر که در مهی در افق گم شده است. و این است که روایات الهام گرفته از رویدادهای واقعی مانند پژواک هایی طولانی می شوند که خواننده را به طرح چارچوب های ماندگارتر دعوت می کند. خرد نویسنده ای که طرح های خشمگین زندگی خود را می سازد.

آلیکانته، ژوئیه 2002. خورخه، با نام مستعار روئینا، در کنسرت استوپا است که اخطاری دریافت می کند: مراکشی ها جزیره پرجیل را گرفته اند و او، گروهبان جوان، بسیج می شود تا عملیات را برای بازیابی آن آماده کند. همراه با خورخه و سه همراهش، ما حمله به جزیره را تجربه خواهیم کرد، که وجود واحد نخبه ای را که آنها به آن تعلق دارند و تنها مقدمه بیست سال عملیات است برای ما آشکار می کند. از نبرد نجف در عراق در سال 2004 تا تخلیه خطرناک فرودگاه کابل در سال 2021، که قهرمانان آن جوانانی هستند که خورخه و همراهانش آنها را به دست می گیرند و در حال حاضر بالغ و در آستانه عقب نشینی هستند. آنها باید به تماشای از راه دور بسنده کنند.

مجموعه ای از داستان های تخیلی با الهام از رویدادهای واقعی، با شدت بالا، با بازی کسانی که درخواست می کنند در آن مکان ناراحت کننده ای باشند که هیچ کس جلوتر از آن نیست.

هیچکس جلوتر نیست

آنها نام شما را به یاد می آورند

مانند هر جنگ یا رویداد غم انگیزی ، همیشه لحظه ای فرا می رسد که داستان ، ادبیات در این مورد ، شروع به مشارکت در این فرآیند جذب چیزی می کند که چندی پیش برای بسیاری از مردم یک درام بود. تعهد نویسندگان به حقیقت آنچه اتفاق افتاده است به واقعی ترین قسمت می رسد ، چیزی که تا امروز از طریق شهادت ها بسیار معتبرتر از گزارش های جنگ ، تبلیغات و اعلام فوری پیروزان باقی مانده است.

در "آنها نام شما را به خاطر خواهند آورد" همه چیز از یک رویداد منحصر به فرد شروع می شود ، یکی از آنهایی که فراتر نمی رود اما می تواند مسیر جنگ و تاریخ را تغییر دهد. در 19 ژوئیه 1936 ، در بارسلونا ، به نظر می رسید که قیام نظامی به گامی باشکوه در جهت سرنگونی جمهوری تبدیل می شود. با این حال ، ارتش تحت تسلیحات نتوانست قدرت را در مرکز استان به دست بگیرد.

داستان به جنبه هایی می پردازد که به نظر می رسد اضافی هستند اما در شکست شورشیان بسیار مهم بودند. ژنرال آرانگورن ، در رأس گارد مدنی ، با قیام ارتش مخالفت کرد. با مخالفت آرانگورن ، ورود جنرال ارتش از مایورکا ، گودد ، به آن کودتا برای پیروزی نهایی در کاتالونیا تبدیل نشد.

آرانگورن سپاه دیگر ارتش خود را که در دفاع از جمهوری حمایت می کردند ، با خود کشید و در چند روز شورش ها با پیروزی جمهوری خواهان به پایان رسید.

آرانگورن بیشترین قهرمان را در میان قهرمانان نشان داد ، کسی که در برابر زنجیره فرمان سرکش ظاهر می شود. قهرمان کسی است که با دفاع از باورهای خود بر ترس های خود غلبه کند. آراگونر جمهوری را به عنوان سیستم حکومتی تشکیل شده از نظر قانونی معتقد بود.

این قانون برای کسی بود که سیاه را روی سفید نه تنها آنچه در آن روزها رخ داد ، بلکه شخصی ترین جنبه ای را که نویسنده از شخصیت مورد نظر جستجو کرده بود ، قرار دهد. داستان در این مورد با آشکار ساختن آنچه واقعیت در فراموشی پوشانده است ، از واقعیت پیشی می گیرد.

شاید عنوان رمان یک حرکت تحسین برانگیز باشد Lorenzo Silvaبه منطقی خواهد بود ، از آنجا که در دانش شخص خود غوطه ور شده است ، عمیق ترین انگیزه های خود و اعتقادات خود را برای مخالفت با جریان در آنچه که یک جنگ باخته پیش بینی شده بود ، شناخته است.

آنها نام شما را به یاد می آورند

اینقدر گرگ

وزن متقابل این عصر ارتباطات و مزایای تکنولوژیکی ، عدم کنترل و کانال های جدید برای تقویت بدترین انسان است.

این شبکه ها به کانالی غیرقابل کنترل برای خشونت و سوء استفاده تبدیل می شوند که در جوانان ما بیشتر مشخص می شود ، کسانی که بدون فیلتر و در معرض اطلاعات غلط و افراط قرار می گیرند ، به طور تصاعدی آن بدی های کوچک را افزایش می دهند و به تمسخر عمومی تبدیل می شوند. یا به طریقی دیگر ، آنها را در برابر انواع شکارچیان که مانند گرگهای معتبری که در این عنوان اعلام شده اند ، در کمین هستند ، آسیب پذیر می کند.

چون این جدیده کتاب اینقدر گرگ، از Lorenzo Silva، یک رانش احتمالی را نشان می دهد که بسیار واقعی است. اینکه از خود بپرسید یک رمان جنایی که در آن مکان آنقدر نزدیک است بپرسید، خجالت آور است. شاید پیش از این هرگز رمانی در این ژانر نوعی زنگ بیدارباش برای اطرافیان ما نبوده است.

ستوان دوم بیولاکوا چهار جنایت شگفت انگیز جدید توسط قربانیان بسیار جوان انجام می دهد. به منظور آغاز تحقیقات ، بیویلاکوا و چامورو جدایی ناپذیر او باید یاد بگیرند که با چابکی جوانان که در شبکه ها حرکت می کنند ، بین شبکه ها حرکت کنند. یک یادگیری ضروری برای دسترسی به آن سمت کثیف شبکه ها که در آن کشف می شود که چگونه بدترین روح انسان رنگ های دانته را بدست می آورد.

فراتر از خود پرونده ها ، توطئه ای که با سرعت هولناک تحقیق پیش می رود ، ما روایتی متعهدانه با رنگ های اجتماعی را کشف می کنیم. سوء استفاده ، بدرفتاری جوانان ، پسران و حتی بیشتر دختران رنج می برند یا درد را تحمیل می کنند. همه چیز به صورت شفاهی شروع می شود ، اما نفرت و خشونت ، هنگامی که در هر شکل از خود ظاهر می شود ، بیشتر و بیشتر می طلبد ...

چهار قتل ، چهار دختر ... ما خواهیم دید که واقعاً چه اتفاقی افتاده است و خواهیم فهمید که رزروهای ما چقدر شبیه واقعیت است.

اینقدر گرگ

اگر این یک زن است

خودش پریمو لوی او به عنوان این رمان که آغازگر سه گانه او در آشویتس است ، افتخار می کند. زیرا فارغ از استثنائات در زمینه ها ، ظلم و ستم مواجهه انسان در آخرین نمونه ، با بدترین شخص خود انسان ، همانطور که فیلسوف هابز در معنایی مشابه نوشت ، این ایده از ecce را توجیه می کند. homo در مقابل توده مردم به شرمندگی از لحظه ای که تمدن ما را لمس می کند ، ارائه کرد.

این درست است که ما در حال مقابله با یک رمان چهار دستی هستیم Lorenzo Silva y نائومی تروجیلو (چه کسی می داند که آیا بعدی پر واهلی و ماج سجوال یا لارس کپلر، متخصصان در رمانهای جنایی تألیف مشترک) ، اما پیشینه یک رمان جنایی همیشه یک خواندن مضاعف را ارائه می دهد ، نقدی بر جنبه های منحرف ساختار اجتماعی ما.

این تعهد ناگفته هر نویسنده ای است که در سایه های هر سنی فرو می رود. اگر در نهایت انتقاد شود ، ارزش افزوده اساسی به دست می آید.

و به همین مناسبت گروه دو نفره سیلوا و تروخیلو پرونده یک روسپی را که بیش از یک دهه پیش در مادرید کشته شد از فراموشی رهایی می بخشد. با دانستن اینکه چه اتفاقی برای ادیت ناپلئون افتاد ، دختری که در آن وقایع سیاه جهان ما تکه تکه شده بود ، داستان از آن توده در گلو شروع می شود و با احساس چسبنده ای که ما را درگیر سختی های روزمره زندگی خود می کند ، خاموش می کنیم ، می تواند فجیع ترین قتل ها را انجام دهد

بررسی پرونده صادر شده به داستان توسط بازرس مانوئلا مائوری انجام می شود. احتمالاً بهترین زمان برای به عهده گرفتن موضوعی وحشتناک به اصطلاح عملیات دفن زباله نیست (ادیت واقعی در محل دفن زباله در مادرید تکه تکه شد).

محیط مانوئلا در مقر پلیس مطلوب ترین حالت نیست. افراد کمی هستند که او را مسئول خودکشی بازرس اصلی آلونسو دانستند. ارتباط چندانی با این واقعیت ندارد که تصمیم نهایی آلونسو توسط سایه های خود او انجام شد. حکم بسیاری از پلیس ها بر دوش آنهاست.

بنابراین ، در موردی که تقریباً هیچ سرنخی وجود ندارد ، جایی که تنها پیشرفت آن کشف یک عضو جدید قربانی در محل دفن زباله پینتو است ، مانوئلا باید کور شود ، و دوباره به حوادثی که منجر به بدترین لحظه او در بدن شده است نگاه کند.

با همراهی مانوئلا ، از طریق آن محیط هایی که در آن "افراد بد" موارد قدرت را به دست می گیرند ، بدترین شیوه زندگی ناپسند خود را وارد می کنیم و هر کسی را که بخواهد حقیقت خام را فاش کند مجازات می کند.

تنها راه حل ممکن ، روبرو شدن با شوم یا بستن چشم مانند بسیاری دیگر است ...

اگر این یک زن است

دور از قلب

یک نویسنده تنها می تواند در مدت کوتاهی با داشتن موزهای ساخته شده از شیاطین ، این همه کتاب خوب بنویسد. فقط از این طریق می توان مکانیک بیش از یک کتاب در سال را درک کرد.

بنابراین توانایی ادبی او به این محدود می شود ، دارایی معنوی که در آن هر کتاب جدید جن گیری ادبی از مرتبه اول است.

از آنجا که اکنون دور از قلب آمده است ، یک قسمت جدید برای ستوان دوم Bevilacqua بعد از بسته ای که در آن تعداد زیادی گرگ وجود دارد.

و حقیقت این است که در این قسمت جدید بین پلیس و سیاهپوستان ، ما دوباره یک م technologicalلفه تکنولوژیکی در مورد شبکه ها ، هزاره ها و چشم انداز آنها از یک دنیای مجازی به همان اندازه واقعی که در خیابان قدم می زنیم پیدا می کنیم.

هنگامی که پسری در اوایل بیست سالگی خود ، مانند هیچکس در فناوری های جدید ، در دستان آدم ربایان در قلب کامپو جبل الطارق ناپدید می شود ، موضوع فناوری از نظر دلایل آدم ربایی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. با این حال ، خانواده این جوان باج را بدون پس گرفتن او پرداخت می کنند.

در آن زمان است که بولاکوا و گروهبان چامرو وارد صحنه می شوند. هیچ کس بهتر از آنها سرنخ ها را تجزیه و تحلیل نمی کند و اطلاعات لازم را برای یافتن محل سکونت مرد جوان بی خبر جمع آوری می کند.

اما حتی بهترین بازرسان نیز از عجیب بودن پرونده و شرایط خاص زندگی در تنگه گیج می شوند.

منطق به این فکر منجر می شود که مرد جوان می تواند در محیط پولشویی مشارکت داشته باشد و از دانش سایبرنتیک خود برای انتقال پول به خارج از مرزها کمک کند ، گویی ترفندی بین سرورها است.

اما هیچ چیز روشن نمی شود ، هیچ نشانه ای به نخ روشن برای کشیدن اشاره نمی کند. زمان می گذرد و تردیدها در مورد زندگی پسرک تحقیقات را مبهم می کند.

دور از قلب

خون ، عرق و آرامش

زمانی بود که زندگی در پادگان گارد مدنی مستلزم بیقراری ، ناراحتی یا وحشت کاملی بود. نه خیلی وقت پیش. از دیدگاه من ، خاطره ساده از تبدیل یک پادگان ، با محوطه سازی اطراف آن ، به یک غرفه دیوارکشی شده ، اکنون معنی سالها زندگی در پادگان را به خود می گیرد.

من از دیدگاه خودم صحبت می کنم زیرا برای من کنجکاو است که چگونه آن را در حال حاضر می بینم و چگونه آن را در آن زمان درک کرده ام. پادگان گارد مدنی در شهر من مکانی بود که من به دلیل دوستی با پسر گارد ملکی به آنجا رفتم. ما به خانه بازی بین خانه ها می رفتیم و در آنجا با نماهای خیابان فراتر از کاشت ها بازی می کردیم. و ناگهان ، تاریکی ، یک دیوار تمام نمای خیابان را بست ... در کودکی به کارهایی که بزرگسالان انجام می دهند اهمیت نمی دهید. تازه بسته بودند.

زندگی در آن تنش که با وحشیگری خاصی بر بدن چنین کشیده شده است ، بسیار سخت بوده است. نبرد ، به اندازه مجله ای که دوست دارید ، تا حدودی ناهموار بود. کسانی که سلاح دارند و از آنها استفاده می کنند و می کشند ، در برابر هیچگونه دستور اخلاقی و قانونی تسلیم نمی شوند. و قبل از آن مبارزه همیشه نابرابر است. گارد مدنی با همه اینها مبارزه کرد ، از هزار و یک حمله برخاست و در نهایت به سنگ بنایی برای خاموش کردن تروریسم ETA تبدیل شد.

در این کتاب به ما گفته می شود که چگونه آن نبرد توسط بدن انجام شد و چگونه توسط خانواده ها تحمل شد. بیش از 200 کشته و مجروحان دیگر توهین ناپسندی به سوی صلح هستند ، قیمتی بدون جبران احتمالی ، اما با افتخار دفاع از زندگی بیش از همه ایدئولوژی که با تحمیل سلاح برای تحمیل معیارها به پایان می رسد.

شهادت درباره آنچه سالها اتفاق افتاده ، درد و تنش اجتماعی به عنوان تنها فتح اجتماعی دشمنان مردم ، همه مردم ، هر قومی. زیرا کسانی که برای جستجوی عدالت خود را مسلح کردند ، در همان لحظه ای که اولین سلاح را به دست گرفتند ، تمام توجیهات خود را از دست دادند.

عرق خون و آرامش

زندگی چیز دیگری است

هرگز برای شروع تحلیل قرن بیست و یکم زود نیست. چون آن وقت همه چیز از کنترل خارج می شود، آنها از کنترل خارج می شوند... هر چه می خواهید بگویید تا در مورد قهقرایی های احتمالی، از دست دادن آزادی ها یا حقوقی که به عنوان چیزهای خوبی مبدل شده اند که بر اساس نیاز به تحمیل اخلاق شکل گرفته است، صحبت کنید...

این کتاب چرخه ای از مشاهده ادبی و روزنامه نگاری را می بندد Lorenzo Silva به تاریخچه ای که در قرن جدید تجربه کرده ایم. پس از Where One Falls، که نگاه نویسنده را به دهه دوم قرن بیست و یکم گرد هم می‌آورد، اکنون جلد دو سال گذشته را که دهه سوم را رقم زده‌اند (بهار 2019 - پاییز 2021) ارائه می‌کنیم.

در این قطعات روایی، سیلوا به پناهندگان ناشی از گرسنگی و جنگ، پوپولیسم در غرب، تنش در سیاست اسپانیا، نبش قبر فرانکو از دره سقوط کرده‌ها، در مورد زمانی که با کووید-19 مشخص شده است، منعکس می‌شود و در نهایت، می‌گوید. ما در مورد ناامیدی، وحشت، هرج و مرج و مسئولیت جهانی یک حمله اعلام شده: تصرف کابل توسط طالبان.

پرتره ای واقعی و خام از هر اتفاقی که افتاده است و اینکه چگونه وقایعی که تجربه کرده ایم ما را برای همیشه تغییر داده است.

4.9/5 - (9 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.