3 کتاب برتر از لورا فالکو

این چیزی است که برای زندگی احاطه شده است و در اطراف آن کتاب وجود دارد. لورا فالکو دارای برنامه درسی عالی در جهان نشر است. تمبرهایی مانند Planeta ، Martínez Roca و Minotauro آنها یک متخصص بازاریابی در او داشتند که در جنبه‌های مختلف مکمل دنیای کتاب در تجاری‌ترین جنبه‌اش جایگاهی برای خود باز می‌کرد.

او که در رسانه های مختلف با ماهیت فرهنگی و مسئول انتشارات و بخشهای بازاریابی Grupo Planeta همکاری می کرد ، از طرف دیگر ، با نویسندگان ، به زور وارد عمل شد ...

سال 2012 سالی بود که اولین رمان او وارد بازار ادبی شد. او سپس ژانر هیجان انگیز را هدف قرار داد، اگر نه مستقیماً ژانر وحشت. از آن زمان، او پیشنهادهای ادبی جدیدی را ارائه کرده است که در زمینه‌های روایی تیره‌تر حرکت می‌کنند: رمز و راز، وحشت، تعلیق نوآر... نویسنده جدیدی که باید مورد توجه قرار گیرد و مورد استقبال منتقدان و خوانندگان قرار گیرد.

3 رمان توصیه شده توسط لورا فالکو

سپیده دم یخ

من اینطور هستم که بیشتر از هیجان انگیزها هستم تا از وحشت مستقیم. بنابراین در بین رمان های مختلفی که لورا منتشر کرده است ، من این را به عنوان بی نظیرترین رمان می دانم ، آن رمانی که به نظر من بیشترین مهارت را نشان می دهد و از همان صفحه اول من را مجذوب خود کرد.

خلاصه داستان: برای خوانندگان معمولی اسپانیایی و احتمالاً نیمی از جهان ، ادبیات شمال اروپا تحت پوشش ژانر نوآر قرار می گیرد. معدن نوردیک پربار است و تصویربرداری و تنظیمات آن از آن فضای یخی و مایل به آبی ، با دوره های روشن و سایه بسیار چشمگیری بهره می برد ، بنابراین کلیشه پایه و اساس خود را دارد.

نویسندگان فعلی مانند آسا لارسون, کارین فسوم یا برجسته ترین کامیلا لاکبرگ آنها کاملاً به امکانات عظیم این کشورها با خورشید نیمه شب پی می برند.

لورا فالکو هجوم به این سناریو را پیشنهاد می کند که منجر به شدیدترین تریلرها از منظری می شود که ما را تا حد بیشتری در طرح غوطه ور می کند. ساندرا از اسپانیا به نروژ می رود تا از ادواردو ، اسپانیایی دیگر که فقط از طریق رسانه های اجتماعی می شناسد ، دیدن کند. این ایده در حال حاضر یک خطر به نظر می رسد. نکته ای که در مورد شبکه ها وجود دارد این است که آنها هنوز فضای اعتماد نیستند.

اما ساندرا باید نفس جدیدی بکشد، افراد جدیدی مانند ادواردو را کشف کند که در این ارتباط از IP به IP جذاب هستند. و برای یک بار هم که شده، ادواردو واقعاً ما را متقاعد می کند. او پسر خوبی است که با آغوش باز از ساندرا استقبال می کند و او را به کشف شگفتی های شهر جذاب السوند دعوت می کند.

اما...، وقتی ساندرا شروع به ایجاد محبت خاصی برای ادواردو کرد، در آن لحظه که سفر او 100% موجه به نظر می رسید، در نهایت او را مرده می یابد. گویا خود شوک تروماتیک کافی نبود، نحوه مرگ او نیز به عنوان یک اعدام وحشیانه یا به عنوان نمایشی وحشتناک از مرگ آشکار می شود. بدترین ها تازه شروع شده است.

تنها امید ساندرا متشکل از افسران پلیس اریکا و لارس است. آنها مسئول رسیدگی به این پرونده خواهند بود که یادآور اقدامات مافیاهای دور است. ساندرا برای آنها فقط سایه خواهد بود. از آنجا که او دیگر آنجا نیست ، در صحنه جنایت ظاهر نمی شود ، از آنجا ناپدید شده است.

آنها به سرعت متوجه می شوند که ادواردو با او بوده است، اما ارتباط زن جوان اسپانیایی با این پرونده یک واقعیت است که کاملاً جمع نمی شود ... شما برای ساندرا متاسف خواهید شد و می خواهید بدانید که واقعاً چه اتفاقی برای ادواردو افتاده است. شما می خواهید اریکا و لارس را در تحقیقاتشان راهنمایی کنید. از همان لحظه اول خود را در داستان غرق خواهید کرد. از آخرین پیچش لذت خواهید برد و شگفت زده خواهید شد…

سپیده دم یخ

مرگ نام تو را می داند

من یکی از کسانی هستم که احساس می کنم این جذابیت ترسناک مانند تقریباً همه است. اما این نیز صادق است که در دوزهای کمتر بیشتر پیشنهاد می شود. این قبلاً برای من اتفاق افتاده بود ، و دوباره با این کتاب برای من اتفاق افتاد که مجموعه ای فوق العاده از داستانهای تاریک را ارائه می دهد ...

خلاصه داستان: جرأت کنید یک سفر یک طرفه به تاریک ترین سمت واقعیت داشته باشید: مکانی که منطق و عقل از هم جدا می شوند ، جایی که همه چیز ممکن است. در راه خود ساختمانهایی با جمعیت بی شمار مشاهده خواهید کرد ، تماسهای اسرارآمیزی که سرنوشت را پیش بینی می کند ، کودکان بدخواه ... و همیشه سایه بانویی با داس بر فراز زنده ها پرواز می کند.

قبل از مرگ فریاد می زند

در بسیاری از مواقع اولین کتاب دارای تمام نقاط جهان است. به عنوان نویسنده ، شما می خواهید چیزی را بیان کنید و داستان عملاً خود به خود ظاهر می شود. فقط باید از پولیش لازم آگاه باشید و می توانید یک رمان تأثیرگذار داشته باشید. من فکر می کنم این یکی از آن موارد است.

خلاصه داستان: اگر سرنوشت خود را می دانستید چطور؟ اگر تماس تلفنی هنگام مرگ شما اعلام شود چه می کنید؟ ساختمانهای شوم محاصره شده توسط شبح های بی نام ، کودکان شرور جنایتکار و موجودات بی دفاع ، موجوداتی از دنیای زیرین ، چشم اندازهای پیش بینی کننده و پرواز بر فراز همه چیز ، بانویی که داس را تهدیدی مستمر می کند. لورا فالکو لارا در اولین روایت خود سنتی را ترسیم می کند ، وحشت ماورالطبیعه ، که او با سهولت یک متخصص از عهده آن برمی آید و در آن با سبکی مستقیم و پرانرژی نوشته شده است.

کنار هم قرار دادن داستانهای شگفت انگیز نگران کننده Stephen King و تعلیق Hitchcocian از آثار دین Koontzفریادهای قبل از مرگ ما را در جهانی غرق می کند که در آن ماوراءالطبیعه ، وحشت و راز موزاییکی از داستانهای شگفت انگیز ایجاد می کند که منطق و عقل را می شکند.

بیست و هفت روایت پر از لرز و آدرنالین ، که در یک کتاب خفه کننده ، پر از پیچ و تاب های غیر منتظره اما ، قبل از هر چیز ، وحشتناک گرد هم می آیند.

قبل از مرگ فریاد می زند
5/5 - (7 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.