3 کتاب برتر از آن تایلر

روزمرگی یک فضای مشترک برای هر انسانی است. از درون درهای هر خانه ، عاری از نقاب لحظه ، شخصیت هایی که ما به یقین از وجودشان مطمئن شده ایم. و آن تایلر او کار خود را وقف آن نوع کامل‌ترین درون‌بینی می‌کند، که از محیط اصلی خانه در میلیون‌ها نمایش ممکن زاده می‌شود و در عین حال در نهایت به‌عنوان ثابتی ساختار می‌یابد که در آن انسان به حداقل بیان کاهش می‌یابد.

تصادف در احساس ، جادوی جهان شمول گونه ما را با بدبختی ها و عظمت آن به ارمغان می آورد. در صمیمیت تایلر خرد شده ما می توانیم خود را در صحنه ای روی میز یا هنگام استراحت در رختخواب ، لحظاتی قبل از تسلیم شدن در خواب ، در رختخواب تنهایی خود یا در کنار فردی که فضایمان را به اشتراک می گذارد ، در نظر بگیریم.

La آثار هنری آن تایلر این مانیفست صمیمیت است، پرتره ای ماندگار از لبه های همزیستی به عنوان وزنه ای در برابر نیاز به همزیستی. حتی در یک کمون جایگزین از کویکرها، با دیدگاه خاص این شاخه مسیحی که همه چیز را در جهان درون متمرکز می کند، آموزش دیده است، درک این روایت بسیار درون گرایانه آسان تر می شود.

البته ، برای اینکه بتوانیم با چنین صمیمیت شدید به خواننده برسیم ، همدلی لازم با شخصیت ها ضروری می شود. برای تایلر این فقط یک موضوع است که پیش بینی هایی از آن دنیای واقعی حداکثر مجاورت را که در هر خانه ای ایجاد می شود ، انجام دهد.

داستانهای حداکثر حساسیت به سرعت آهسته ساعت آشپزخانه منتقل می شود که در پس زمینه قبل از سکوت داخلی شنیده می شود ، گاهی اوقات ناراحت کننده است یا در دیگران آرامش می بخشد. داستان هایی در مورد تناقض زندگی با کسی که دوستش دارید ، فقط همه چیز را که هر شخصیتی است ، با عجایب و گوشه های تاریک آنها ، با امیدها و ناامیدی های آنها ، با آن عشقی که می تواند در طول زمان بالغ شود یا قوی تر شود ، نشان می دهد. به

نویسنده ای که مانند معاصر خود ، اما اکنون ناپدید شده است مائو بینشی، هنگامی که با حداقل بیان آنها روبرو می شویم ، بدون نقش یا دفاع ، در مورد ضروری ترین های زندگی ما می نویسد. زندگی که در برهنگی خانه ما اتفاق می افتد.

3 کتاب برتر آنه تایلر

تمرینات تنفسی

چند بار شنیده ایم که یک نفس عمیق بکشیم و تا 10 بشماریم؟ یک مرجع عالی برای بررسی همزیستی و تعامل با بقیه شخصیت هایی که خانه ما را اشغال کرده اند.

زیرا بله ، هیچ چیز واقعی تر از باطن ما به عنوان یک رمان نیست که در آن ما به عنوان قهرمانان داستان نقش یک طرح از زندگی کسانی را که بیشتر دوستشان داریم ، به دست می گیریم. و برای ایرا و مگی ، زوج معمولی که تا آنجا که می توانند نقایص را پوشانده اند و ناشناخته ترین اسرار خود را زیر فرش های خانه پنهان کرده اند ، همیشه آسان نیست.

واقع گرایی در دستان تایلر سفری گیج کننده برای خواننده است. بهانه ها و توجیهات ، دروغ های سفید ، حقیقت عشق در معرض عمیق ترین تضادهای آن در مورد معنای واقعی عشق است.

خانه این خانواده در شکوفائی کامل اراده ها با افشای بیش از حد حقیقت به این بحران ها ختم می شود. هر یک ممکن است حقیقت دیگران را جستجو کند در حالی که سعی می کند بخشی از احساسات خود را پنهان کند.

رمانی که در واقع‌گرایی نگران‌کننده‌اش مجذوب شد، رمانی که ما را به‌عنوان خوانندگان فضول به سوی نتیجه زندگی‌های کاملاً معقول در خانه همسایه یا خانه خودمان هدایت می‌کند.

تمرینات تنفسی

گردشگر تصادفی

چگونه خواکین سابینابدی مردن از عشق این است که شما نمی میرید. از دست دادن کودک این است که در اصل ، حس کامل مصرف پذیری همه چیز است. و البته ، در این داستان ، تراژدی به جدایی کسانی می انجامد که قبلاً در آینده س sameالی مشابه را بدون پاسخ احتمالی به اشتراک گذاشته بودند.

ماکون و سارا کشف می کنند که پرتگاه غیبت به همه احتمالات حیاتی گسترش می یابد. سارا خانه را ترک می کند و ماکون با دستور و دقت خود در ورود به روال همه جانبه ای که هر ثانیه از زندگی اش را درگیر خود می کند ، باقی می ماند.

ظاهر موریل ، زنی که با معضلات خاص خود روبرو بود و سرپرستی خانواده را به طور کامل بر عهده داشت ، به تدریج ورطه ای را که تا آن زمان برای مکون غیرقابل حل به نظر می رسید ، می پوشاند.

قرائت ، بر اساس ظرفیت فوق العاده ای برای باورپذیری فراتر از اخلاق ، این است که هیچ شانس دیگری برای مرگ وجود ندارد ، اما نوعی راه جایگزین همیشه می تواند بازسازی شود. رمانی هیجان انگیز از خام ، به سوی تاب آوری و سرانجام به سمت رهایی آگاهی.

گردشگر تصادفی

ملاقات در رستوران نوستالژی

کسانی هستند که در مالیخولیای شکست فرو می روند و کسانی که سرانجام جزایری را پیدا می کنند که در گذر ناملایمات ناامیدی ، بر روی آنها استراحت می کنند. مروارید در حال حاضر زندگی بیشتری در پشت خود دارد تا در افق.

یک نقطه غرور غیرقابل انکار به او قدرت می دهد تا با آخرین روزهای زندگی خود روبرو شود و او از جمع آوری خانواده خود دور یک میز که در آن سالها پیش کسی از نشستن منصرف شده بود لذت می برد. بدترین چیز در مورد مبارزه تا حد خستگی این است که کسی بتواند به شما انتقاد کند که این کار را به اندازه کافی انجام نداده اید.

در جمع شدن خانواده در اطراف شخصیت قدرتمند مادرسالاری پرل ، فرزندانش کودی ، جنی و ازرا موزاییک هر صحنه خانوادگی را می سازند. در میان صمیمی ترین ظاهرها و گفتگوها ، احساساتی که می گویند چیزی می تواند متفاوت باشد ، همیشه ظاهر می شود و شکست ها و کاستی ها را بر شخصیتی متمرکز می کند که آن خانواده را رها کرده است.

به سختی می توان تقصیر را بر کسی متمرکز کرد که دیگر آنجا نیست. غیبت ایده آل شده است و علل در جاهای دیگر ، در افرادی که در راس کار باقی مانده اند ، جستجو می شود. در رستوران عزرا ، این خانواده متحد می شوند تا از خود لذت ببرند و دوباره منتظر بمانند تا فرد غایب وارد درب شود و صندلی خود را از سر بگیرد.

ملاقات در رستوران نوستالژی
5/5 - (4 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.