زمانی فرا می رسد که تخیل مردم تحت تأثیر شرایط تاسف بار قرار می گیرد. در جنگ جایی برای افسانه ها فراتر از وقف برای بقا وجود ندارد. اما همیشه اسطوره هایی وجود دارند که به چیز دیگری اشاره می کنند، به انعطاف پذیری جادویی در مواجهه با بدترین آینده.
در میان وجدان هایی که ترس رام کرده است، آینده ی نامعلوم ترین شخصیت به دنبال آن فضاهای کوچک بین ترس و امید است. زیرا شجاعت و حماسه که زمانی با صدای بلند روایت می شد، اکنون فقط زمزمه امیدی در میان شگون های خیال انگیز است.
خودش لوئیز زوئکو قبلاً به ما از شدت این داستان هشدار می دهد. رمانی که از سناریوهای رایج جنگ داخلی اسپانیا فراتر می رود تا آن نقطه مغناطیسی داستان ها را بر اساس رویدادهای واقعی به ما نشان دهد.
در یک شب تاریک اوت، جوزفا گونی ساگاردیا، زن هفت ماهه باردار مرموز، همراه با شش فرزند خردسالش از روی زمین ناپدید شد. در ابتدا، هیچ کس در شهر چیزی نمی شنید، هیچ کس چیزی نمی دانست. اما رازها و ارواح در داخل خانه ها مستقر شدند. در سپیده دم روز بعد، شهر در سکوتی بیدار شد که بیش از آن چیزی که کسی تصورش را می کرد به طول انجامید.
غرایز مدفون که با جنگ بیدار می شوند. یک زن و حسادت او، خرافات یک کشیش، یک نگهبان مدنی که ترس رانده شده است، وسوسه یک مرد خانواده، یک مرد جوان سرکوب شده و یک شهر وحشت زده که سکوت می کند. شایعات بزرگ توهینها و احساسات بیاهمیت و روزمره که با هم گره میخورند تا اینکه تغییر شکل میدهند و به هیولا تبدیل میشوند.
هم اکنون می توانید رمان «سال های سکوت» اثر آلوارو آربینا را از اینجا خریداری کنید: