3 کتاب برتر لیزا جول

مورد نویسنده انگلیسی لیزا جول اتفاقاً یکی دیگر از پیش‌گویی غیرممکن در روایت است، از رمانتیک و جوانی تا جنسیت سیاه. با این حال، نتیجه به یک پژواک غیرمنتظره می رسد که در نهایت منجر به راه اندازی مجدد یک حرفه ادبی به سمت امواجی می شود که از اولین انتشار این نویسنده هرگز مشکوک نبوده اند.

زیرا اکنون همه لیزا جول را به عنوان یکی از قدرتمندترین ارزش های نوآر بریتانیا می شناسند و همه موارد فوق را در یک لحظه فراموش می کنند. این لطف دانستن نحوه تبدیل کردن است، وقتی که به نظر می رسد در یک ژانر راحت هستید، خود را در حال نواختن کلیدهای جدید کشف کنید. غافلگیری حتی خود نویسنده را هم در حال حرکت در سناریوهای روایی می کند که مطمئناً در طول تصور خود به عنوان یک طرح کامل متزلزل می شوند.

بنابراین، اگر اولین جواهر را می‌شناسید، روابط عاشقانه و دیگر تقلیدهای خود زندگی را فراموش کنید تا از خیالی استقبال کنید که در نهایت به تاریک‌ترین سمت می‌رسید، تا آن قدم زدن در سمت وحشی زندگی. داستان هایی که در حال حاضر به زبان های زیادی ترجمه شده اند تا به سطح پرفروش های جهانی برسند.

3 رمان برتر پیشنهادی لیزا جول

وقتی الی رفت

بخشی ناپدید شدن از یک الگوی صرفا پلیسی. تحقیق و همه چیز... یک طرح تکراری در هر رمان تعلیقی. سوال این است که سناریوهای رایج این نوع داستان را توضیح دهیم یا بدانیم چگونه به سمت یک فیلم هیجان انگیز با محتوای بسیار بیشتر حرکت کنیم.

گذر زمان بدون حل و فصل، هر پرونده ای را به سرگردانی بین دراماتیک و توطئه تبدیل می کند. تخیل برخی سرریز می شود در حالی که رنج کسانی که در وهله اول متاثر شده اند ریشه می گیرد و هستی را به مکانی تاریک تبدیل می کند که در انتظار پرتوهای دوردستی از نور است که به عنوان یک تصادف صرف یا تغییر غیرمنتظره در فیلمنامه تراژیک از بین می رود.

الی مک پانزده ساله است، و او دختر عالی، مورد علاقه خانواده است. همکلاسی هایش او را می پرستند، معلمانش او را تحسین می کنند. اما یک روز، در تعطیلات، او ناپدید می شود. مادرش، لورل مک، داستانی را که دخترش به میل خود ترک کرده است را باور نمی کند و تحقیقات بی وقفه ای را آغاز می کند.

بدبختی او را متلاشی می کند، ازدواجش را نابود می کند و از فرزندان دیگرش دور می کند. ده سال بعد، به نظر می رسد که لورل به مسیر زندگی خود بازگشته است. ملاقات تصادفی با مردی نفس تازه، امید و همچنین ناشناخته های جدیدی در مورد ناپدید شدن الی به ارمغان آورده است.

وقتی الی رفت

داخل خانه

این چیزی خواهد بود که خانه‌ها فضاهای بیشتری به نظر می‌رسند که با کار و لطف فناوری و اشکال جدید اوقات فراغت که به طور فزاینده‌ای شخصی‌سازی می‌شوند، قادر به بیگانگی و بیگانگی هستند. نکته این است که یک تریلر داخلی مانند این، به سبک شری لاپنا، ما را در آن آینه تحریف کننده و هذلولی قرار می دهد که باعث می شود به این فکر کنیم که آیا در خانه همدیگر را می شناسیم ...

در خانه ای باشکوه در محله زیبای چلسی، پلیس نوزادی را در گهواره او پیدا می کند. او که به خوبی تغذیه شده، مراقبت و خوشحال است، منتظر است تا او را ببرند. در آشپزخانه همان خانه سه جسد در حال تجزیه وجود دارد. در کنار آنها، یک یادداشت فوری نوشته شده است. بیست و پنج سال بعد، لیبی، آن نوزادی که زنده پیدا شد، به خانه‌ای باز می‌گردد که ریشه‌های خانوادگی و تاریک‌ترین رازهای او را پنهان می‌کند.

داخل خانه، لیزا جول

مهمانی رالف

همانطور که در ابتدا گفتم، چیز لیزا جول، قبل از اینکه خودش تحت کنترل نوآرترین نسخه اش باشد، نقشه های درهم تنیدگی را طی کرد. و این یکی از بهترین طرح‌های او برای نمایش کمیک درباره عشق است، برای آن نقطه از جنون احساسات که قادر به هر چیزی است.

جوان، با هم و بسیار درهم، آنها متوجه می شوند که اشتراک یک آپارتمان می تواند عواقب غیرقابل پیش بینی داشته باشد.رالف و اسمیت چندین سال است که در یک آپارتمان در طبقه همکف Almanac Road 31، یک خانه سه طبقه معمولی در لندن زندگی می کنند.

همانطور که آنها شروع به جستجوی شخص سومی برای شکستن یکنواختی می کنند، جم زیبا، عاشقانه و رویایی وارد صحنه می شود که به سرعت متقاعد می شود که یکی از دو همراه جدید قرار است نیمه بهتر او باشد.

همه چیز می توانست به مثلث عشقی معمولی ختم شود، اگر این واقعیت نبود که اسمیت ذهن خود را نسبت به چری، دختر سرد و جاه طلب پنت هاوس از دست داده است، که به نوبه خود به کارل ضربه می زند، یکی از دومی که ظاهرا در یک ازدواج شاد با سیوبهان زندگی می کند. و اگر همه چیز از قبل به اندازه کافی در هم پیچیده نشده بود، سیوبهان تصمیم می گیرد تا عزت نفس آسیب دیده خود را با برقراری رابطه با اولین مرد داغی که در محدوده بازی قرار می گیرد، بازگرداند. در این صورت، رالف نمی تواند به چیزی بهتر از برگزاری یک مهمانی در خانه اش و دعوت از همه همسایگانش فکر کند.

مهمانی رالف

دیگر کتاب های پیشنهادی لیزا جول

آنها هنوز اینجا هستند

همیشه ارواح در انتظار تعمیر، جایگزینی، بازسازی یک رشته موازی هستند که وجود مسیرهای درست را پیش از جنایت مخربی که به همه چیز پایان داد و هیچ کس نمی دانست چگونه اتفاق افتاد، می رود.

یک روز در ژوئن 2019 در لندن، در ساحل رودخانه تیمز، یک کیسه پر از استخوان; آنها بقایای زنی هستند که سال ها پیش درگذشت بر اثر اصابت ضربه به سر کشته شد.

در این کیسه همچنین دانه های درخت کمیاب وجود دارد که بازرس پلیس ساموئل اووسو، مسئول این پرونده، را به یک عمارت در چلسی. عمارتی که در آن، سی سال قبل، سه کشته و یک نوزاد رها شده پیدا شد.

کافیست دوباره به آن مراجعه کنید گذشته قادر خواهد بود قطعات این را دوباره کنار هم قرار دهد پازل خانوادگی و به روشنی بیاورند اسرار که خیلی وقت پیش دفن شده بودند

امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.