3 کتاب برتر لوری فارست

با جی کی رولینگ خارق العاده در زنانه شروع به تطبیق با نویسندگان بزرگ این ژانر کرد. و مانند هر چیزی که دید خود را وسعت بخشد، امر نیز در ثروت به دست آورد. زیرا در نهایت تفاوت ها چندان زیاد نیست و نبوغ به جنسیت مربوط نمی شود بلکه به خلاقیت مربوط می شود.

بنابراین صحبت از شکستن کلیشه های قدیمی و در آغوش گرفتن رولینگ یا لوری فارست بود. چون درست مثل مایکل اند یکی از آن آثار ماندگار مانند داستان بی پایان را به ما ارائه کرد که خلاصه ای از فانتزی است که خوانندگان جوان را مجذوب خود می کند و همچنین تمثیل ها و استعاره های شاداب را برای انواع دیگر خوانندگان بالغ تر، خلاصه می کند، فارست با حماسه خود «سرگذشت های جادوگر سیاه."

بنابراین اگر دوست دارید در آن جهان‌های خارق‌العاده پرشور همراه با مبارزه بین خیر و شر، قهرمانان و قهرمانانشان و اخلاقشان در همه جا سفر کنید، نمی‌توانید خود را از خواندن این نویسنده آمریکایی که در حال شکستن آن در سراسر جهان است، با ماجراجویی‌ها و حوادث ناگوار محروم کنید. جادوگری که در نهایت خود را از انگ ها رها می کند تا نقش اصلی را به دست آورد که همیشه انکار شده است.

3 رمان برتر پیشنهادی لوری فارست

گل آهنی

قسمت دوم هیچ وقت خوب نبود جز در ادبیات. زیرا در بسیاری از مواقع تحویل دوم راحت تر انجام می شود. هیچ پیشرویی وجود ندارد و طرح به عنوان فرود در گوری باز به آرواره های دنیای جدید به ما ارائه می شود. شخصیت ها از قبل مشخص شده اند و زندگی در زیر پوست آنها آسان تر و تقریباً فوری است. با این حال، رمانی است که می توان بدون دانستن قسمت اول آن را خواند، زیرا نویسنده مدام صحنه سازی و یادآوری نکات مهم جلد اول را بر عهده دارد.

در حالی که مقاومت برای مقابله با تصمیمات خشن شورای جادوگران مبارزه می کند، سربازان گاردنر بیشتر و بیشتری در دانشگاه ظاهر می شوند که اکنون توسط لوکاس گری، فرمانده یک پایگاه نظامی در مجاورت رهبری می شود. اگرچه الورن سعی می کند او را در نزدیکی خود نگه دارد، لوکاس مصمم است به او بپیوندد، هنوز متقاعد شده است که او وارث قدرت جادوگر سیاه است، میراث جادویی که آینده همه ارتیا را تعیین می کند. همانطور که جادوی خودش او را فرا می خواند و سعی می کند نیروی تاریکی را در درونش بیدار کند، الورن باور کردن ارزش او را به طور فزاینده ای دشوار می یابد.

الورن که بین احساسات فزاینده اش نسبت به ایوان گوریل سرکش و قدرت فریبنده لوکاس گیر کرده است، باید راهی برای حفظ منافع بزرگتر پیدا کند تا از همه کسانی که دوستشان دارد محافظت کند... حتی اگر این به معنای محافظت از خودش باشد.

گل آهنی

جادوگر سیاه

با وجود آنچه که برای قسمت دوم این طرح مشخص شده است، دانستن جزئیات منشأ همه چیز همیشه جالب است. اولین رمانی که مانند آن انفجار بزرگ است تا به عنوان مسافران کنجکاو جهان خلقت جدید فکر کنیم.

کارنیسا گاردنر، آخرین جادوگر سیاه، نیروهای دشمن را دفع کرد و مردم خود را در طول جنگ قلمرو نجات داد. او یکی از بزرگترین جادوگران گاردنر بود. الورن گاردنر، 17 ساله، تصویر مادربزرگ معروفش است که اکنون مرده است، اگرچه او هیچ قدرت جادویی ندارد، و این در جامعه ای که توانایی های جادویی را بالاتر از همه چیز می داند، خوب نیست.

الورن و خواهر و برادرش پس از مرگ والدینشان توسط عموی خود در دهکده ای در جنگل بزرگ می شوند. الورن می‌خواهد به دانشگاه ورپاکس برود تا داروساز شود، اما عمه‌ی مکر او از او می‌خواهد که با لوکاس گری، جادوگر قدرتمند و متحد سیاسی خاله‌اش ازدواج کند. الورن پیشنهاد لوکاس را رد می کند و متوجه می شود که نفوذ عمه اش گسترش می یابد و زندگی او را در دانشگاه به طور بالقوه مملو از خطر می کند.

الورن در دانشگاه با انواع موجودات مختلف، ایکارال‌های بالدار، تغییر شکل‌دهنده‌ها، الف‌ها و سلکی‌ها آشنا می‌شود و در نهایت عاشق ایوان می‌شود که پس‌زمینه کلتیش نمی‌تواند با گاردنر مانند او سازگار باشد. الورن یاد می‌گیرد که اقتدار و تاریخ گاردنر را زیر سوال ببرد، در حالی که همدلی واقعی با همتایان مختلف ایجاد می‌کند، با دورشدگان‌ترین و خارجی‌ها دوست می‌شود، تنها کسانی که شایسته اعتماد هستند، در حالی که شروع به زیر سوال بردن هر آنچه می‌داند و فکر می‌کرد در مورد تاریخ می‌داند. فرهنگ گارندریا، با درک اینکه دلیل خوبی برای مخالفت فزاینده با حرکت جدید وجود دارد

جادوگر سیاه

عصای سیاه

بسته شدن سه‌گانه‌ای که در نهایت به دلیل علاقه گسترده‌ای که برانگیخته شد و پیامدهای دائمی یک جهان با مرکز آن در ارتیا گسترش یافت.

الورن گاردنر قدرتمندترین راز را در تمام ارثیا پنهان می کند: او جادوگر سیاه پیشگویی است و قرار است موفق شود یا به عنوان سلاح نهایی تخریب استفاده شود. جدا از همه کسانی که دوستشان دارد، باید به آخرین فردی که می تواند به او اعتماد کند روی بیاورد: شریک زندگی اش لوکاس گری. با آماده شدن نیروهای گاردنر برای فتح ارتیا، الورن چاره ای جز اتحاد با لوکاس برای محافظت از خود در برابر چنگال رهبر گاردنر نخواهد داشت.

الورن تنها هفته‌ها برای آموزش جنگجو شدن و بدون هیچ کنترلی بر جادوی خود، متحدان غیرمنتظره‌ای در میان کسانی پیدا می‌کند که ظاهراً قرار است او را بکشند. زمان آن فرا رسیده است که قدم بردارید، از خود دفاع کنید و قبل از اینکه ویرانی بزرگتر شود، پیش بروید.

عصای سیاه

سایر رمان‌های پیشنهادی لاوری فارست

لکه نفت

شما هرگز نمی دانید چه زمانی یک حماسه خارق العاده به پایان می رسد. زیرا در هر لحظه مبارزه بین نور و سایه قوت تازه ای به خود می گیرد. آنچه واضح است این است که در این مناسبت با شناخت جادوگر سیاه و دنیای خاص او، پرتگاه نزدیک به چالش نهایی به نظر می رسد ...

اکنون که همه می دانند که او جادوگر سیاه پیشگویی است، الورن گاردنر بدون اینکه بداند در راه خود دوست یا دشمنی پیدا خواهد کرد، فرار کرده است. اکنون که همسرش، لوکاس گری، ممکن است مرده باشد یا در دستان جادوگر بزرگ مارکوس وگل باشد، الورن می داند که تنها راه برای برگرداندن جنگ آینده این است که متحدانی را بیابد که مایل به گوش دادن به جای قتل او با خونسردی هستند.

در پادشاهی شرقی، تیرنی کالیکس و تریستان، برادر الورن، به گارد وایورن‌گارد پیوستند و برای حمله وگل آماده می‌شوند. اما تریستان در دو جبهه مختلف می جنگد، زیرا او منفورترین و بی اعتمادترین عضو گارد است. و پیوند تیرنی با قدرتمندترین رودخانه ارثیا خطری وحشتناک تر از جنگ قریب الوقوع را آشکار کرده است. جادوگر سیاه بازگشته و پیشگویی آمده است. وقت مبارزه است. اما ووگل هنوز یک مکاشفه حیاتی برای همه دارد.

لکه نفت، جنگل لوری
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.