3 کتاب برتر سباستین روآ

تروئل وجود دارد و نویسندگانش فراتر هستند. نمونه هایی مانند نمونه های Javier Sierra o سباستین روآ آنها به آن مهد ادبی درجه یک این استان آراگون اشاره می کنند. با Javier Sierra نیمی از جهان از اسرار خود با زمینه های تاریخی لذت می برند. در مورد روآ، و با تاریخ به عنوان رزق و روزی، ما از دیدی از جنگاورانه لذت می بریم که نشان دهنده انواع فراز و نشیب های تاریخی است.

توطئه های آبدار بین درگیری های سرزمینی، مذهبی یا اجتماعی؛ استراتژی های قبل از جنگ و نبرد تن به تن. خشونت همچنین گذشته ما را توضیح می‌دهد، زمانی که مرزها به پیوندهای خونی جدید، تصمیم‌های سیاسی علاقه‌مندتر و دیگر انواع خودسری وابسته بودند که فقط می‌توانست در عدالت شمشیر جبران شود. ما می‌توانیم همه اینها و خیلی چیزهای دیگر را در کتاب‌شناسی سباستین روآ بیابیم که خلاقانه در حال گسترش است.

3 رمان برتر پیشنهادی سباستین روآ

نمسیس

بی عدالتی توسط آتن انجام شد. آتن شورش علیه ایران را برانگیخت و هیزم ها را برای آتش سوزی هایی که شهر به شهر را فرا گرفت، انباشته کرد. آتنی که شعله را افروخت، امینیاس اهل الوسیس بود. به همین دلیل است که آتن نیز باید بسوزد. به همین دلیل امینیاس باید بمیرد.

قرن XNUMX قبل از میلاد C. Artemisia of Caria یک زن منحصر به فرد است. هالیکارناسوس، آخرین سلسله خود، فرمانروایی و فرماندهی کشتی جنگی خود، نمسیس را بر عهده دارد. به قدرت رسیدن او چیزی جز شیرین بوده است: آتش، وحشت، مثله کردن و بردگی شهر و تبار او را تکان داد و سرنوشت او را رقم زد. هدف او آسان نیست: بازخرید نام خانوادگی خود و بالا بردن خوبی بر بدی، حق بر باطل، حقیقت بر دروغ.

او باید مقصر را پیدا کند: یک ملوان آتنی که با یک سه‌بند سیاه شیطانی، تائوروس، دریانوردی می‌کند. حتی اگر مجبور شد با طوفان ها روبرو شود، کشتی های نیمه یونان را غرق کند و خود آتن را به آتش بکشد. این او را از طریق هزارتوی جزایر و بنادری که از دریای اژه عبور می کنند، می برد و متوجه می شود که آیا قدرت و اراده ای برای انجام ماموریت خود دارد یا خیر. و همه در معرض خطر جنگ قریب الوقوع بین ایرانیان و یونانیان بودند.

روآ به تاریخ شگفت‌انگیز جنگ‌های پزشکی بازمی‌گردد، تا کنون با بازی شاهانی مانند لئونیداس، استراتژیست‌هایی مانند تمیستوکلس یا ژنرال‌هایی مانند ماردونیو یا پاوسانیاس، اما هرگز پیش از این توسط یک زن واقعی، خشن و باهوش، گاهی عاشق، یک دریانورد بی‌باک که تبدیل به یک زن واقعی، خشن و باهوش شده است. وحشت یونانیان آرتمیسیا از طریق گفتگو با هرودوت، از زندگی خود از زمانی که ظالم هالیکارناسوس شد و می خواست تاریخ غرب را تغییر دهد، به ما می گوید.

سپاه خدا

ما در قلب سه گانه المحد قرار داریم. در این بخش اصلی از مجموعه، ما از یک محیط سخاوتمندانه و توسعه داستان جذاب لذت می بریم.

سال 1174. امپراتوری المحاد که پس از تسخیر تمام اندلس تقویت شده است، آماده می شود تا ارتش های عظیم خود را به سوی پادشاهی های مسیحی تقسیم شده، که ساکنان آن را به مجازات شمشیر کشیدن یا برده کردن آنها مجبور به پذیرش اسلام کند، آماده می کند. . در مواجهه با تعصب آفریقایی، پادشاه آلفونسو کاستیل سعی می کند به تعادلی دست یابد که بر رقابت بین مسیحیان غلبه کند و منجر به اتحاد در برابر دشمن مشترک شود.

En سپاه خدا، توطئه های شور، دسیسه، جنگ و جاه طلبی استادانه در هم تنیده شده اند. رقابت دائمی بین پادشاهان لئون و کاستیا، به ترتیب با کمک خانواده‌های قدرتمند کاسترو و لارا، با مداخله نجیب‌زنی زیبا و حیله‌گر، Urraca López de Haro، و با مانورهایی در سایه ملکه Eleanor Plantagenet از بین خواهد رفت. در مرز اسلام، مسیحی Ordoño de Aza خود را در میان دوستی خود با یک اندلسی، ابن سنادید، و شیفتگی صفیه، دختر شاه ولف و همسر شاهزاده المحد یعقوب، برانگیخت.

دشمنان اسپارتا

پروماچوس و ولیکا همدیگر را دوست دارند. اما او یک مزدور ساده از خون های مختلط است و او متعلق به اشراف است. آنها چاره ای جز فرار در جستجوی اسپارتی ها ندارند که پروماخوس آنها را بسیار تحسین می کند. هنگامی که یک جنگجوی مغرور اسپارتی ولکا را می رباید، پروماخوس عهد می کند که او را نجات دهد حتی اگر مجبور شود او را در قلب خود اسپارت جستجو کند. اما رویارویی با ارتش قدرتمند او رویایی غیرممکن است. یا شاید هم نه. در آتن، تعدادی تبعیدی توطئه می کنند. اپامینونداس، پلوپیداس، آگاریستا، افلاطون... هر یک از دلایل خود متاثر می شوند، اما همه آنها در یک هدف مشترک هستند: بازیابی دموکراسی که توسط اسپارت تصرف شده است.

دیگر کتاب‌های پیشنهادی سباستین روآ…

بدون روح کارنامه سیمون دو مونتفورت

گشتاها در آنجا بیش از قهرمانان شناخته شده هستند. شما فقط باید اجازه دهید خود را تحت تأثیر نوازش مورخی که قادر است ما را از داستان هایی نجات دهد که ما را ناامید می کند، برده شود...

1206. پس از سه سال در سیاهچال بیابانی سوریه، سیمون دو مونتفورت به نرماندی باز می گردد. اما بهای آزادی، چشم پوشی از روح خود او بوده است، ارتکاب یک عمل وحشتناک که عواقب آن فراتر از زندگی، در سراسر ابدیت او را آزار خواهد داد.

سایمون که مشتاق رسیدن به عمارت روستایی محقر خود است، در دنیایی وسوسه‌انگیز و در حال تغییر حرکت می‌کند تا اینکه با همسر پاک خود، آلیکس دو مونت مورنسی، و خانه‌ای که دیگر مال او به نظر نمی‌رسد، دوباره متحد می‌شود. بدبختی، پشیمانی، سقوط از شر و جنگ قریب الوقوع بین فرانسه و انگلیس، سیمون و آلیکس را هر روز عمیق تر می کند.

اگر چه سرنوشت او محو شدن از تاریخ نیست، بلکه درخشش در مبارزه با بدعت است. بنابراین، جستجوی رستگاری، آنها را از نرماندی به جنوب فرانسه، به سرزمینی خواهد برد که گرفتار هرج و مرج، خشونت و گسست مذهبی است. به جامعه ای پراکنده که آنقدر نفرت کاشته شده است که انتظار می رود محصول پرباری از درد و مرگ باشد. به جنگی که در آن سیمون دو مونتفور باید با یک پادشاه شکست ناپذیر روبرو شود.

Simón de Montfort، که در حرفه نظامی خیره‌کننده‌اش با سید قابل مقایسه است، یک نمونه قرون وسطایی از یک جنگجوی بزرگ و یک فرمانده مؤثر است، علی‌رغم همه چیزهایی که تاریخ آن را ناسزا می‌گوید، و او را متعصب و تشنه به خون می‌خواند.

بدون روح کارنامه سیمون دو مونتفورت
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.