3 کتاب برتر پائولا کالاسانز

بهتر است در مورد آن صحبت کنیم رمان های dulcinea، نام مستعاری که این نویسنده با آن به بازار نشر راه می یابد. یک نام مستعار موفق تا آنجا که رمانتیسم داستان‌های او به نظر می‌رسد به شخصیتی که توسط دن کیشوت‌ها احاطه شده است، صدا می‌دهد که در نهایت ماجراجویی به همان اندازه کیشوت خود را آغاز می‌کند، اما نسخه‌ای زنانه.

و این است که فراتر از داستان های عاشقانه عاشقانه، پیشنهادات پائولا کالاسانز، این... از دولسینیا، همیشه جزء کشف، حمله زندگی پس از حمله است. زیرا دقیقاً در لحظات شدیدتر و حتی در میان اضطراب، آن شور شفابخشی که عبور از هر طوفانی در جستجوی ایتاکای هر یک را توجیه می کند، تأثیر بیشتری دارد.

ماجراهای عاشقانه برای کسانی که می خواهند آن را به این شکل ببینند. اما همچنین ماجراهای بدون برچسب های بیشتر برای دنیایی که نیاز به انواع سفرها به سوی کشف خود دارد. در دنیایی که تقریباً تا میلیمتر نقشه برداری شده است، فقط اعماق عمیقی باقی مانده است که باید کشف شود، اعماق اقیانوس ها و اعماق روح. بیایید چنین سفری را آغاز کنیم...

3 رمان برتر توصیه شده Dulcinea

روزی که رویای گل های وحشی را می بینید

همه چیز برای عموم مردم از اینجا شروع شد. توشه حیاتی پائولا کالاسانز، درخشان‌ترین دغدغه‌ها و آن شدتی که جوانی کمک می‌کند تا با گردی احساسات خام تسخیر شود...

فلور یک عکاس موفق اسپانیایی است که در نیویورک زندگی می کند و به مد، شبکه های اجتماعی و تجملات سیب بزرگ معتاد است، تا روزی که جیک، یک جنوبی بسیار خاص، از مسیر او عبور می کند. آنها با هم عاشقانه ای پرشور، روند رشد شخصی و نقطه عطفی را تجربه خواهند کرد که هر دو را مجبور می کند مهمترین تصمیم زندگی خود را بگیرند.

داستانی که شما را تحت تاثیر قرار می دهد، و باعث می شود متوجه شوید که همه چیز در اینترنت یا نحوه نشان دادن خودمان در آن نیست و شما را به روشی منحصر به فرد با طبیعت مرتبط می کند. زیرا کلیدهایی برای دانستن اینکه واقعاً چه کسی هستیم وجود دارد. زیرا روزی که رویای گل های وحشی را در سر می پرورانید، زندگی را به گونه ای دیگر خواهید دید.

روزی که رویای گل های وحشی را می بینید

روزی که تپش ستاره ها را حس می کنی

هر داستان بزرگی سزاوار آن پایان عالی است، آپوتئوز، کاتارسیس... پیدا کردن فرمولی که یا همه چیز را می بندد یا باز نگه می دارد، اما با قدرت کافی برای بیدار کردن پژواک های فراموش نشدنی همیشه آسان نیست...

ایسلا روان رنجور است، کنترل کننده است و آسیب های دیگر دوران کودکی را به همراه دارد. او با عموهایش در استرالیا زندگی می کند و هرگز آنجا را ترک نکرده است. پس از یک زندگی راحت، او تصمیم می گیرد به آفریقا سفر کند تا با پدرش که یک یتیم خانه گوریل ها را اداره می کند، دوباره متحد شود. در آنجا نیز در جمهوری دموکراتیک کنگو بود که مادرش زمانی که نوزاد بود ناپدید شد.

ایلا پس از یک تصادف خود را در وسط جنگل می بیند و در آنجا نه تنها با شورشیان، چریک ها، شکارچیان غیرقانونی و طبیعتی غیرقابل درک، بلکه با عشق شهوانی و یک داستان عاشقانه وحشی روبرو می شود. در طول سفر، او گذشته خود را دوباره کشف خواهد کرد و معمایی فاش خواهد شد که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد.

روزی که تپش ستاره ها را حس می کنی

شما در یک شب ماه کامل نور هستید

سریال لونا دور هم جمع شد تا بی بند و بار از "شما مثل بلوز زیر ماه کامل صدا می کنید" و "ماه اگر ما را می دید، آهنگ ما را پخش می کرد" لذت ببرید. مجموعه ای با آن ماه عجیب، هیجان انگیز، جهش یافته و غیرمنتظره در مه. ماهواره ما در شب حکومت می کند، به نظر می رسد بزرگتر از ستارگان است، از نور خارجی استفاده می کند تا بازی نور و سایه خود را به ما ارائه دهد، تأثیراتی که بر ریتم های حیاتی ما دارد...

تو زیر ماه کامل شبیه بلوز میشی

عشق هایی هستند که از دنیای دیگری هستند... و ماه همیشه ما را در آغوش می کشد. Dulcinea با یک زیست شناسی جدید، عمیق و خارق العاده به داستان بازمی گردد که بار دیگر الهام بخش همه خوانندگانش خواهد بود.

اگر کسی ماشینی اختراع کند که بتواند شما را در رویایی غوطه ور کند و در آن زندگی ایده آل خود را کشف کنید، آیا جرأت می کنید آن را امتحان کنید؟ ویولتا که از دلتنگی دوست پسر سابقش توماس و احساس نکردن آنچه باید نسبت به یاگو داشته باشد خسته شده است، انتظار ندارد که یک شکست ماشین زندگی او را به کلی تغییر دهد.

روزی که برای اولین بار رویای پائو را می بیند، دنیایی کاملاً غیرمنتظره به روی او باز می شود، غریبه ای که به طور غیرقابل توضیحی معتقد است که او را می شناسد، و بلافاصله ارتباط الکتریکی و ویژه ای با او احساس می کند. پسری که انگار تنها با نگاهش معنای واقعی زندگی، عشق و مرگ را به او نشان می دهد.

زیرا روابطی هستند که از سطح وجودی ما فراتر می روند. به نظر می رسد همه چیز منطقی است، اما مشکل ویولتا زمانی پیش می آید که از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که پیدا کردن پاو در زندگی واقعی کار آسانی نیست.

اگر ماه ما را می دید، آهنگ ما را می نواخت

ویولتا پس از ماه ها خواب دیدن همان پسر و پیدا نکردن او در زندگی واقعی، او را در فرودگاه می بیند. با این حال، در این برخورد زودگذر این دو، او فقط می تواند شهر مقصد پسر را به خاطر بسپارد: شیکاگو. حالا، ویولتا از قبل می‌داند کجا باید برود، بنابراین لحظه‌ای درنگ نمی‌کند و بزرگ‌ترین ماجراجویی او را آغاز می‌کند.

او برای یافتن عشق زندگی‌اش از شهرهای ناشناخته عبور می‌کند تا اینکه با شهود و سرنخ‌هایی که مادرش از طریق کارت‌های تاروت به او می‌دهد، در مه بهترین کلوپ‌های بلوز و جاز شیکاگو غوطه‌ور شود. ویولتا موقعیت های ماوراء طبیعی را در یک شهر شبانه پر از موسیقی تجربه خواهد کرد، زیرا می داند که عاشق کسی است که هرگز او را لمس نکرده است.

شما در یک شب ماه کامل نور هستید
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.