3 کتاب برتر خوزه لوئیس پرالس

به نظر می رسد خلاقیت خوزه لوئیس پرالس هیچ محدودیتی ندارد. اگر او به عنوان یک آهنگساز آهنگ های عالی را برای انواع خواننده ها به زبان اسپانیایی عرضه کرده است، علاوه بر تفسیرهای خودش، جهش او به ادبیات او را به این واقعیت تبدیل می کند. مردی که قادر به مقابله با هر کاری است که نیاز به برخی از پیچیده ترین فضایل، خلاقیت نشان داده شده و یک تخیل قدرتمند برای توسعه همه چیز دارد.

این موضوع به دنبال سناریوهای جدیدی خواهد بود که در آن دغدغه های هنری را که به ارواح ناآرام حمله می کنند، سرریز کنیم. نکته این است که نزدیک شدن به نویسنده پرالس یک کشف مجدد مطلق را فرض می کند. روایت او با نکته ای مشابه به ما می رسد صمیمی که قبلاً اشعار خود را برای آهنگ های عالی یادداشت کرده اند. اما کامل‌ترین منظره‌ی رمان، همه آن پیامدهایی را که فقط در یک آهنگ می‌توان حس کرد، آشکار می‌کند.

روح هایی که از آن تکامل هستی عبور می کنند که ما را با ملودی بداهه خود در معرض شادی یا درام در گروه های کری قرار می دهد که به طور نامنظم تکرار می شوند. یک کشف بزرگ بدون شک.

3 رمان برتر پیشنهادی خوزه لوئیس پرالس

دختر سفالگر

پرش به نثر خوزه لوئیس پرالس ماجرایی است که به ثمر می رسد. در این کتاب دختر سفالگر، رمان دوم در حال حاضر پس از آن ملودی زمان ما در یک سمفونی ناهماهنگ شخصیت هایی که بین اراده ، سرنوشت ، اصول ، خواسته ها ، گناه و پشیمانی آنها حرکت می کنند ، وارد یک ملودی حیاتی می شویم.

برجیدا و جاستینو دو فرزند دارند: کارلوس و فرانسیسکا. زندگی او با سبکی زمان در شهر کوچکی در لا مانچا می گذرد. در این هسته خانوادگی ، پارادوکس کلاسیک در مورد آنچه برای برخی بهشت ​​است و دیگران می توانند جهنم بدانند پرش می کند. در نهایت ما یک توازن دشوار بین آنچه داریم و آنچه نداریم ، و گاهی اوقات آنچه که فاقد آن هستیم به وزن بیشتری نسبت به واقعیت اطراف می رسد.

فرانسیسکا با آن زندگی سرکشی می کند که به آرامی ثانیه ها را می چکاند اما به نظر می رسد که سالها را بلعیده است. در پایان ، او از خانه فرار می کند تا آینده ای را که هر روح جوان و بی قرار آرزو دارد ، رقم بزند.

عدالت شاعرانه ای در والدینی وجود دارد که فرزندان خود را در حالی که قبلاً به آنها هشدار داده شده بود ، در برابر واقعیت مضطرب می بینند. اما بخشی از ناراحتی نیز وجود دارد که ناراحتی کسانی را مشاهده می کنم که از پرواز آزاد جلوگیری می کنند.

خانواده ، فرزندان ، سرنوشت و آن نخ قرمز خوب (اشاره به کتاب باغ سونوکو) که درهم می پیچد و درهم می پیچد تا زمانی که بتوانید خودتان آشفتگی را لغو کرده و به راه خود ادامه دهید.

برای والدین همیشه زمانی فرا می رسد که کشف سرنوشت فرزندانشان به عنوان چیزی کاملاً بیگانه می تواند آسیب زا باشد. نخ قرمز کودک در حال دور شدن است ، آنچه را بافته است باز می کند و به دنبال چیز جدیدی برای بافتن می گردد. سپس زندگی متشنج می شود و گاهی دلخراش می شود. اجازه دادن به کودک ، اجازه دادن به مسیرهای جدید ، بخشی از زندگی است ، اما دلیل والدین نیست.

دختر سفالگر

ملودی زمان

اولین رمان خوزه لوئیس پرالس داستان یک قوم کاستیلی را در طول سه نسل روایت می کند. ادای احترام به زندگی روستایی از طریق یک رمان کرال درباره عشق، ریشه ها و روابط بین والدین و فرزندان.

ال کاسترو یک شهر سنتی کاستیلی است که برای مدت طولانی در برابر فراموشی مقاومت کرده است. ساکنان در کنار خیابان های خاکی آن، در سایه درختان نارون کهن، روبروی کلیسای قدیمی سن نیکولاس یا در منظره مرتفعی که مشرف به رودخانه است، رویا دیده اند، زندگی کرده اند و دوست داشته اند. اما، اگرچه سال‌ها می‌گذرد و مسن‌ترین‌های آن محل می‌بینند که چگونه نوادگانشان خانه‌هایی را که به دنیا آمده‌اند رها می‌کنند، همیشه کسی هست که برای مواجهه با دلتنگی‌ها برمی‌گردد و هر یک از داستان‌هایشان را به یاد می‌آورد. به عنوان اولین عشق اواریستو سالیناس، ساعت ساز ناشنوا. یا سفر طولانی ویکتورینو کاباناس در بالون هوای گرم. یا شور و شوق کلودیو پدرازا با شروع جنگ کوتاه شد. یا زیبایی افسانه ای گینگارا کولی و مکان او که از غار بیرون آمده است…

داستان هایی که داستان قرن بیستم در اسپانیا با ال کاسترو به عنوان شاهد و شخصیت اصلی کتابی است که به دل خوانندگان خواهد رسید.

ملودی زمان

آن طرف دنیا

زندگی‌نامه همیشه ما را به بینش‌های پیشنهادی از جهان سوق می‌دهد، به آن نوع حادثه‌ای که ما را به همدلی وادار می‌کند. در مورد این اثر پرالس، کنجکاوی بازدید از زمان او ابعاد دیگری به خود می گیرد.

زندگی نامه ای ترین رمان خوزه لوئیس پرالس از راه می رسد. داستانی احساسی و لطیف که در آن خواننده و نویسنده از طریق داستان به دوران کودکی، آموزش، خواسته‌هایش و آغاز علاقه‌اش به موسیقی می‌پردازد.

مارسلو پسری هفت ساله است که مثل دم مارمولک بی قرار است. چیزی که او در دنیا بیشتر دوست دارد گذراندن تابستان با پدربزرگ و مادربزرگش، خوزه و والنتینا، در شهر ال کاسترو است. آنها با هم به پیاده روی در کنار رودخانه می روند، ماهی می گیرند، بازی می کنند و در مورد همه چیز کمی گپ می زنند. پدربزرگ در گفت و گوهای آنها داستان هایی را برای نوه اش در مورد خانواده اش تعریف می کند و اینکه ال کاسترو در هنگام تولد چگونه بوده است.

خوزه از طریق آنها دوران کودکی خود، خروج ناگهانی از شهر در سن چهارده سالگی، اقامت سخت در یک مدرسه شبانه روزی و کشف موسیقی را بازگو می کند که او را در پیچیده ترین لحظات نوجوانی سپری کرد و به او هدف داد. در زندگی زندگی: آهنگساز، خواننده بودن و تحقق رویای ضبط اولین آلبومش.

آن طرف دنیا
5/5 - (13 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.