3 کتاب برتر دات هاچیسون

نویسنده ای که کاملاً با آن ترکیب می شود جی دی بارکر قادر به دیوانه کننده ترین تعلیق گاهی اوقات، رقیق شده در جستجوی جوان ترین قلاب در دیگران... زیرا مهیج و درام های پلیسی در حال حاضر همه چیز را فرا گرفته است. هیچ ژانر یا طرحی برای خوانش بزرگسالان وجود ندارد. و آن‌هایی از ما که زمانی ماجراهای این پنج نفر را تا حد ممکن می‌خواندیم، اکنون از تنوع توطئه‌های برچسب‌گذاری شده برای کودکان شگفت‌زده شده‌ایم.

با تمرکز بر کار دات هاچیسون، مجموعه "کلکسیونر" او احساسات متناقضی را برمی انگیزد، همانطور که مطمئناً توسط نویسنده از قبل طراحی شده است. شکی نیست که خصومت و هرج و مرج را می توان در زیبایی و جزئیات پنهان کرد. مسئله جرأت عبور از آستانه برای یافتن دلایل ظاهری، در مواجهه با ماهیت شخصیت های بسیاری که از نمونه وحشت گرفته شده است، است.

زیرا در پس واقعیت ظاهری نمونه‌ترین همسایه، همیشه می‌تواند سرسبزترین نفرت را پنهان کند و به وجود شخصیت در حال انجام وظیفه مانند تاک زیگزاگی در اطراف روح بچسبد. دات خیلی با آن بازی می‌کند و قربانیانش رانش شوم زیبایی هستند که به قطب مخالفش نزدیک می‌شوند، یا نور درست قبل از بلعیده شدن توسط سایه‌ها...

3 رمان برتر پیشنهادی Dot Hutchison

باغ پروانه ها

شما نمی توانید تمام وقت خود را صرف مراقبت از باغ خود کنید. حداقل بدون اینکه منتظر بمانید تا خارهای روی گل رز پوست را پاره کنند یا طوفانی غیرمنتظره همه چیز را ویران کند. بله، با آن همه زمان اختصاص داده شده به ساخت و ساز هرگز به صبور و امیدوار به عنوان باغی که باید به آرامی جوانه بزند. به همین دلیل است که گاهی همه چیز خراب می شود و باغبان در جستجوی انفجار زیبایی دیگر نوع صبور بودن را متوقف می کند.

در نزدیکی یک عمارت منزوی، باغی وجود دارد که در آن باغبان اختصاصی گل‌های ظریفی پرورش می‌دهد. در آن، که توسط درختان برگی محافظت می شود، مجموعه ای نفیس و عجیب از پروانه ها زندگی می کند که باغبان، مردی که محدودیت های وسواس خود را برای حفظ زیبایی می داند، با وسواس از آنها محافظت می کند.

مایا یکی از بازماندگان باغ است و اکنون باید وحشت‌هایی را که در زمان ربوده شدنش به همراه دختران بسیار جوان دیگر توسط یک قاتل زنجیره‌ای از سر گذرانده، برای ماموران FBI تعریف کند. ذهن او توسط وحشتناک ترین کابوس ها تسخیر شده است و روی پشت او، مانند تمام پروانه های جوان دیگر، یک خالکوبی برای همیشه او را به یاد وحشت تجربه اش در باغ می اندازد.

باغ پروانه ها

بچه های تابستان

قسمت سوم این مجموعه اما دومین قسمت به ترتیب شدت. در هر صورت ما منتظریم تا دندان هایمان را در قسط چهارم فرو کنیم. اما با رسیدن ترجمه ها، چیز کمی وجود خواهد داشت...

FBI برای هر موردی آماده بود، به جز این مورد. وقتی مامور مرسدس رامیرز کودکی را کتک خورده، غرق در خون و چسبیده به خرس عروسکی در راه خانه‌اش پیدا می‌کند، او نمی‌داند که این رویداد وحشیانه فقط نوک یک کوه یخ شوم است. پسر به او می گوید که پدر و مادرش توسط فرشته ای کشته شدند و سپس او را به ایوان خود برد تا او بتواند از او مراقبت کند. با این حال، این فقط یک قتل نبود، بلکه یک قتل به خصوص فجیع بود، خشن تر از هر چیزی که واحد جنایات علیه کودکان قبلاً با آن برخورد کرده بود.

اما این تازه آغاز کار است: یک فرشته انتقام جو آزاد است و آماده است تا عدالت وحشیانه خود را اجرا کند. بچه های دیگری یکی یکی با همان داستان وحشتناک به درب مامور می رسند. همه آنها از خانه های خشونت آمیز می آیند و خاطرات دردناکی را در او بیدار می کنند که تهدیدی برای بی ثبات کردن شغل و آرامش خاطر او هستند. همانطور که تحقیقات او را به تاریکی می کشاند، گذشته خودش او را دنبال می کند تا اگر به زودی قاتل را دستگیر نکرد، او را نابود کند. قسمت سوم باغ پروانه ها خواب شما را می دزدد.

بچه های تابستان

خطر عمیق

ما کمی باغ و کلکسیونر را ترک کردیم تا قهرمان جدیدی از Dot را کشف کنیم. این در مورد ربکا و اورنی هبوط آسان او با آن مغناطیس مهلکی است که فقط قهرمانان بزرگ نوآر و تریلر دارند مانند کسی که در بازی زندگی همه دستش را از دست می دهد.

دانشجوی ربکا سورلی مانند هر دانشجوی دیگری است که در دانشگاه فلوریدا پیدا می‌کنید: سعی می‌کند با درس‌هایش، دوستانش، و به‌ویژه هم اتاقی‌اش الی، که مستعد به مشکل خوردن با قانون است، همراهی کند... وقتی بدن برمی‌گردد. با شناور شدن از یکی از دانش آموزان در آب در منطقه ای پر از تمساح، دانشگاه به دانشجویان توصیه می کند که از خزندگان دوری کنند. اما وقتی جسد دوم را پیدا می‌کنند، پلیس مشخص می‌کند که تصادفی نبوده است، علاوه بر این، این دو جوان متعلق به یک برادر بودند و شهرت مشکوکی داشتند زیرا او همیشه در کانون توجه برای حمله و مجروح کردن زنان قرار داشت.

دوستان الی به یاد می آورند که چگونه او چندین بار تهدید کرده بود که تمام مردانی را که نه را برای پاسخ دادن قبول نکرده بودند، می کشد، اما فکر می کردند که این بخشی از شخصیت قوی او است... حالا کم کم به او شک می کنند، زیرا این واضح است که یک قاتل زنجیره ای در محوطه دانشگاه وجود دارد... قاتلی که قربانیان خود را به خوبی می شناسد، کسی که زنان را از جنایات وحشتناک نجات می دهد... یک قاتل آزاد است، و او آن چیزی نیست که شما تصور می کنید. .

خطر عمیق
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.