3 کتاب برتر دیوید اولیواس

احساساتی ترین ادبیات از جناح های مختلف. با آن نقطه مشخص نفوذ مردانه در جنسیتی نزدیک به صورتی. چیزی که او با نویسنده اسپانیایی دیگری مانند آن به اشتراک می گذارد جین آبی، فقط از یک دید گسترده تر. زیرا توطئه های دیوید اولیواس همه ما را فراتر از رویکردهای عاشقانه غرق در آب می کند. و نتیجه در نهایت چیزی شبیه به آن است Albert Espinosa با علاقه به حرکت، برای ردیابی یک انسان گرایی روزانه.

حساسیت لازم برای رمان های او برای دیوید اولیواس استاندارد است. من به پیشینه او در دنیای عکاسی اشاره می‌کنم، جایی که او با هنر هنر و تکنیک ثبت لحظات یا سناریوهایی که می‌تواند وسیع‌ترین یا نزدیک‌ترین جزئیات را در بر بگیرد، اجرا می‌کند.

بنابراین غوطه‌ور شدن در داستان‌های آن‌ها به ما لذت زندگی در روح شخصیت‌هایی را می‌دهد که در معرض تعالی چیزهای کوچک هستند. چیزی که مطمئناً در زمانی اهمیت می‌یابد که سرشت همه چیز ما را از لذت بردن از آن طعم آنی باز می‌دارد. لحظات جاودانه شده در مورد این نویسنده از طریق شاتر یا قلم...

3 رمان برتر توصیه شده توسط دیوید اولیواس

پرواز پروانه

این نقطه بین زیبا و مالیخولیایی است. منظورم پرواز یک پروانه است. رنگ های زنده ای که با نزدیک شدن به آن ها متوقف می شوند و پلک زدن های دیوانه وارشان را می بندند یا بیدار می کنند. از آن رنگین کمان زودگذر زندگی، این داستان برای راهپیمایان در جست‌وجوی زیباترین پروانه‌هایی که قبلاً در گل‌های کریستالی مات زندگی می‌کردند، متولد شد...

جولیا پس از مرگ عشق بزرگش فکر می کند که زندگی او نیز به پایان رسیده است. اما سفر او تازه شروع شده است. و این است که سرنوشت می تواند در چند ثانیه تغییر کند و فرصت جدیدی برای شاد بودن به شما ارائه دهد. گاهی عشق قوی تر از سرنوشت است. و سرنوشت با کسانی که سزاوار آن هستند سخاوتمند است.

این تراژدی به جولیا وارد شده است که بیشترین درد را دارد: در قلب. او که از غم و اندوه شکسته شده است، به روستای خانواده‌اش، نزدیک دریا باز می‌گردد تا در جمع خانواده‌اش برای بهبود زخم‌هایش تلاش کند. او در آنجا متوجه نامه نگاری پدربزرگ و مادربزرگش، میگل و کاندلا می شود که سال ها پیش زمانی که مجبور به مهاجرت به آلمان شده بودند، از هم جدا شدند، جایی که ناگهان درگذشت.

حالا که مادربزرگش بیمار است، جولیا تصمیم می گیرد سرنخ های نامه ها را دنبال کند تا حقیقت مرگ پدربزرگش را بفهمد. اما چیزی که او کشف خواهد کرد بسیار شگفت‌انگیزتر از آن چیزی است که فکر می‌کند، رازی که می‌تواند زندگی او را زیر و رو کند و در نهایت دری را به روی امید باز کند.

پرواز پروانه

زمزمه فرشته

گاهی با روشن کردن حقیقت می توان ایمان به عشق را بازگرداند. و مانند نور چراغ، عشق همیشه بر تاریکی پیروز می شود. دیوید اولیواس پس از غافلگیری با حساسیت و همدلی خود در پرواز پروانه، بار دیگر با رمان جدید خود، سرود عشق، امید و حقیقت، هیجان زده شد.

شانس، اوا آیالا، یک پلیس زن مطلقه با شخصیتی قوی و مصمم را به تحقیق در مورد پسری که در شب سن خوان در شهر Calella de Palafrugell، در کوستا براوا ناپدید شد، هدایت می کند. علاوه بر این، ایوا آسیب های گذشته بسیار نزدیک را حمل می کند و باید با بحران شخصی خود مقابله کند. همدستی که او را با ایزابل، مادر فرزند گمشده متحد می کند، به اوا کمک می کند تا با تراژدی خود روبرو شود و ایمان خود را دوباره به دست آورد. اما او تنها در صورتی در آرامش خواهد بود که حقیقتی را که در پشت این پرونده وجود دارد، کشف کند، مهم نیست که راز وحشتناکی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد پنهان می کند.

رمان دوم دیوید اولیواس با ترکیب عناصر یک رمان هیجان انگیز و رمان نوآر، بیش از هر چیز یک داستان احساسی درباره اهمیت خانواده است. آهنگی برای عشق و شجاعت مادران

زمزمه فرشته

همان قطب نما

آنچه دو برادر را از بدو پیدایش سلولهای اولیه خود با هم تختخواب می کند ، از آن جرقه الکتریکی که زندگی را از فضایی ناشناخته پرتاب می کند ، متحد می کند رمان همان قطب نما.

دوقلوها همیشه آن را به طور طبیعی می پوشند. اما ما، بقیه، همیشه آنها را هر از گاهی با آن نقطه غریب مشاهده می کنیم، گویی نمی توانیم وجود کامل و مستقل دو نفر را که به عنوان کپی از 0 دوم ساخته شده اند درک کنیم.

آدولفو و ادواردو دو نفر از آن دوقلوهایی هستند که به نویسنده کمک می کنند تا کیهانی از شخصیت ها را متمایز کند که با وجود همه چیز در جستجوی عشق مشترک هستند. گره این داستان مملو از انسانیت است. انسانیت چیزهای ساده ، با لبه های پیچیده ای که انسان به آنها می بخشد.

علیرغم سادگی جذاب داستان ، که به نظر می رسد شما را در هر صفحه تکان می دهد ، دیالوگ های فراوان آن و شخصیت پردازی شدید شخصیت ها باعث می شود داستان سریع ، شدید و با لحظاتی که زندگی شدید در مورد عشق استراحت می کند و در زندگی تجسم می شود ، جریان یابد. و درباره ترسها

شخصیت هایی که در آن تعادل غیرممکن از آنچه در زندگی انتظار می رود و آنچه در نهایت اتفاق می افتد حرکت می کنند. برنامه ریزی و بداهه سازی احساساتی که بر بازنویسی فیلمنامه، وبلاگ و چشم انداز جهان اصرار دارند.

داستانی پندآموز که شما را به خود جذب می کند و به شما می آموزد که شخصیت هایی را دوست داشته باشید که همدلی به واسطه تضادها و امیدهای مشهور آنها فوری می شود ، همان هایی که همه ما را در مسیری غیر قابل رمزگشایی پیش می برد که هنوز باید طی کنیم.

مال خود حداکثر هوئرتا روی جلد کتاب پیش بینی می کند: "این رمان یک فیلم است." خوب ، مقداری ذرت بوداده را ذخیره کنید و برای احساسات کوچک و بزرگ آماده شوید.

همان قطب نما

دیگر کتاب های توصیه شده توسط دیوید اولیواس

من تو را در بهشت ​​می بینم

در زمان باز بودن عشق نسبت به هر یک از اشکال آن. و با آگاهی متناظرش نسبت به عادی بودن همه آن گزینه‌ها به سمت خوشبختی، این رمان داستانی عاشقانه در برابر همه چیز را به ما ارائه می‌کند.

الیاس دانشجوی اراسموس در رم، خجالتی و ناامن است که در نهایت توانسته شهر خود را ترک کند، مکانی بسته و محافظه کار. او از این می ترسد که احساس کند گم شده است، اما در اعماق وجودش می داند که بهترین لحظه برای یافتن خودش است.

انزو یک ورزشکار جوان نخبه، خوش تیپ و باهوش است که برای ورود به تیم ملی شنا مبارزه می کند. او برای شنا و شنا کردن زندگی می کند بدون اینکه زیاد به قلبش که هنوز زخمی است فکر کند.

اما درست زمانی که هر دوی آنها قرار است چرخشی مهم در زندگی خود ایجاد کنند، مسیرهای آنها با هم تلاقی می کند و جذابیتی پدید می آید که هیچ کدام نمی توانند آن را پنهان کنند و زندگی آنها را برای همیشه تغییر می دهد. آیا عشق آنها از آنچه جهان فکر می کند زنده می ماند؟ آیا آنها می توانند خودشان را همان طور که هستند بپذیرند و خوشحال باشند؟

من تو را در بهشت ​​می بینم
5/5 - (17 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.