نویسنده بودن امروز می تواند چیز دیگری باشد. زیرا سمعی و بصری در سرگرمی های جهانی به سطوح دانتسکی می رسد. با این تفاوت که بدون داستان های بزرگ، همه چیز مثل یک تکه قند از هم می پاشد. بنابراین وقتی پلتفرمهای فیلم، شرکتهای بازیهای ویدیویی، 3 و 4 بعدی یا حتی متاورس فکر میکردند که قبلاً بر تمام مکملهای ادبی غلبه کردهاند، برعکس اتفاق میافتد.
نمونه بارز این اتحاد غیرمنتظره است چاک وندیگ. مطمئناً او یکی از نویسندگانی است که به بهترین وجه این تطابق را منعکس میکند، بهطوری که دستگاه بزرگ سرگرمی با زمینههای داستانی بزرگتری کار کند. زیرا وندیگ پویاترین فاکتوم بین ادبیات و سرگرمی روزگار است. گروهی تک نفره که به محض نوشتن داستانهایی برای تجربههای مجازی از همه نوع، طرحهای تعلیقی را میسازد. اگرچه وندیگ می تواند ژانر تعلیق و حتی وحشت بیش از هر چیز دیگری.
نکته اینجاست که ما در اینجا با ناب ترین قسمت روایی مانده ایم. برای آن ما روی تخیل به عنوان بهترین سیستم برای بازآفرینی سناریوها به سلیقه شرط میبندیم. زیرا با ابزار قدرتمند تخیل خود ما همیشه میتوانیم قدرتهای بیشتری نسبت به هر تکیهگاه دیگری که تا به حال قادر به پیشی گرفتن از ماده خاکستری باشد، ایجاد کنیم. بیایید با چاک وندیگ قدیمی خوب برویم و از نقشه های تاریک او لذت ببریم، انگار از بعد چهارم...
3 رمان برتر پیشنهادی چاک وندیگ
کتاب حوادث
اگر به دلایلی وندیگ را با آن مرتبط کنند Stephen King به خاطر داستانهایی از این دست، مملو از آن وحشتی است که به فراتر میرسد، به فضاهای غیرقابل مهماننوازی از جهان ما که هنوز شک و تردیدهایی در مورد موازیسازی طیفی احتمالی که گهگاه با درخشش نگرانکنندهشان به ما میرسد، مطرح میشود...
مدتها پیش، ناتان در خانهای روستایی با پدری بدسرپرست زندگی میکرد و هرگز به خانوادهاش نگفته بود که در آنجا چه اتفاقی افتاده است. مدتها پیش، مدی دختر بچهای بود که در اتاقش عروسکها بازی میکرد و چیزی را دید که نباید میدید... و حالا سعی میکند با خلق مجسمههای آزاردهنده آن لحظه دردناک را به خاطر بیاورد.
مدتها پیش، چیزی شوم و دلخراش در تونلها، کوهها و معادن زغالسنگ زادگاهش در روستایی پنسیلوانیا پرسه میزد. اکنون نیت و مدی گریوز ازدواج کردهاند و با پسرشان الیور به آن مکان بازگشتهاند.
و حالا، اتفاقی که خیلی وقت پیش افتاده، دوباره شروع به تکرار کرده است... و برای الیور هم اتفاق می افتد. او با پسری بسیار عجیب آشنا می شود که بهترین دوست او می شود، پسری با اسرار و علاقه به جادوی سیاه.
آن جادوی سیاه آنها را به کانون نبرد بین خیر و شر می برد، رویارویی برای حفظ روح خانواده... و شاید حتی کل دنیا. اما خانواده گریوز یک سلاح مخفی دارند: عشقی که به یکدیگر ابراز می کنند.
خوابگردها
یک رمان اخیر Stephen King این یک سناریوی دلخراش از سقوط به رویای بی بازگشت برای همه زنان جهان ارائه کرد. فقط از آن رویا همه چیز با واقعیت مرتبط بود. زیرا در نهایت رویاها چیزی نیست جز دنیای ما که از آن طرفی که ناخودآگاه ما با نوعی خرد اجدادی احاطه شده است، مانند تناسخ که در آن تمام حقیقت جهان شناخته می شود، دوباره تنظیم شده است... شباهت عجیب با این داستان خوابگردها در جستجوی نجات برای بقیه…
شانا یک روز صبح از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که خواهر کوچکش به بیماری عجیبی مبتلا شده است. به نظر می رسد که او خوابگرد شده است. او که نمی تواند صحبت کند و نمی تواند از خواب بیدار شود، با عزمی راسخ به سمت مقصدی می رود که فقط او می شناسد. اما شانا و خواهرش تنها نیستند. به زودی گروهی از خوابگردها از سراسر ایالات متحده در همان سفر مرموز به آنها ملحق می شوند. مانند شانا، چوپانهای دیگری هم هستند که در تلاش برای محافظت از دوستان و خانوادهشان در جادهای طولانی و تاریک پیش رو، گلهی خوابگردها را دنبال میکنند.
آنها در سفر خود متوجه آمریکای می شوند که در اثر وحشت و خشونت دچار تشنج شده است، جایی که این اپیدمی آخرالزمانی جدید کمتر از ترس از آن خطرناک است. از آنجایی که بقیه جامعه در اطراف آنها فرو می ریزد و یک شبه نظامی ماوراء خشونت تهدید می کند که آنها را نابود خواهد کرد، به نظر می رسد سرنوشت خوابگردها به کشف رمز و راز این بیماری همه گیر بستگی دارد. این راز وحشتناک می تواند هم کل ملت را از هم بپاشد و هم بازماندگان را در تلاششان برای بازسازی دنیایی ویران شده متحد کند.
پیامدهای جنگ ستارگان
نه اینکه ما از طرفداران پر و پا قرص جنگ ستارگان در اینجا هستیم. اما شاید این موضوع این بود که چگونه چیزها در سطح سمعی و بصری به ما گفته شده و چگونه می توانیم آنها را از دیدگاه وندیگ ببینیم. نکته این است که تیعواقب نارضایتی توانسته احیای داستان افسانه ای باشد. یک موفقیت کامل برای طرفداران و دنبال کنندگان جدید سریال پایان ناپذیر.
امپراتوری پس از شکست بزرگ در نبرد اندور به چرخش در می آید. اتحاد شورشیان، که اکنون یک جمهوری نوپا است، بر مزیت خود فشار می آورد و بقایای ارتش دشمن را قبل از اینکه بتوانند دوباره جمع شوند و به آنها حمله کنند، شکار می کنند. اما تمرکز شوم نیروهای امپراتوری در بالای سیاره ای دورافتاده به نام آکیوا وجود دارد.
خلبان Wedge Antilles، در یک ماموریت شناسایی انفرادی، غلظتی از ناوشکنهای امپریال استار را کشف میکند، مانند پرندگان شکاری که برای شکار آماده میشوند. اما او قبل از اینکه بتواند رهبران جمهوری جدید را مطلع کند دستگیر می شود.در همین حین، در سطح، نورا وکسلی به سیاره خود باز می گردد. نورا یک خلبان سابق شورشی خسته از جنگ است که آماده است پس از سالها جدایی با پسرش متحد شود و زندگی جدیدی را در جایی دور شروع کند.
اما وقتی نورا پیام ناراحتی ویج آنتیل را رهگیری می کند، متوجه می شود که روزهای او به عنوان یک سرباز شورشی تمام نشده است. چیزی که او نمی داند این است که دشمن چقدر نزدیک است. یا ماموریت جدید او چقدر تعیین کننده و خطرناک خواهد بود. نخبگان امپراتوری بازمانده، مصمم به حفظ قدرت امپراتوری، در آکیوا برای یک نشست اضطراری مخفی گرد هم آمدهاند.
تثبیت نیروهای خود و تدارک یک ضد حمله ضروری است. اما آنها غافلند که نورا و متحدان جدیدش - پسر نابغه فنی او، یک شکارچی فضل زابراک و یک فراری سرکش امپراتوری - حاضرند هر کاری که لازم است انجام دهند تا یک بار برای همیشه به سلطنت ظالمانه امپراتوری پایان دهند.