3 کتاب برتر الیزابت بناونت

چاره ای نیست جز تشخیص اینکه بازتاب ملی از نورا رابرتز o Danielle Steel آن را به نام الیزابت خوببه این نویسنده اسپانیایی در ژانر عاشقانه چند سالی است که در دنیای ادبیات حضور دارد ، اما حقیقت این است که در این مدت کوتاه نشان داده است که از هر دو تای دیگری که در بالا ذکر شد ، توان تولیدی دارد. آن امضای Netflix به منظور تکرار داستانهایش در صفحه نمایش در سراسر جهان ، او را به بالا برد تا او را به محرابهای این ژانر برساند.

همچنین با توجه به جوانی این ترکیب جدید و درخشان ، ژانر صورتی بدون شک ارزش جدیدی پیدا کرده است که طرح آن غیر قابل محاسبه است. زیرا الیزابت بناوند تمرکز عاشقانه و جوانی دارد. و با توجه به بازار بزرگ خوانندگان این ژانرها ، که عملاً همه آن پیشنهادات را می بلعند ، احتمال بالقوه افزایش می یابد.

مورد الیزابت الگویی است که هر نویسنده ای رویای آن را دارد. امروزه معنای نویسنده "خودساخته" بیش از هر زمان دیگری معنا می یابد. خود را در زمینه انتشار خود از طریق شبکه ها راه اندازی کنید ، بدانید چگونه کتابهای خود را جابجا کنید ، اطمینان حاصل کنید که کیفیت شما باعث ایجاد مجموعه ای از خوانندگان و بررسی های خوب می شود ...

الیزابت بناونت نویسنده ای خودساخته استبه و دقیقاً به همین دلیل ، با جلب نظر خوانندگان با صراحت و اصالت کسانی که از ابتدا شروع می کنند ، مشخص می شود که Elisabet جنبه جدیدی را در این ژانر به ارمغان می آورد ، که توسط بسیاری از خوانندگان تأیید شده و در نهایت توسط یک برچسب انتشاراتی در اوج حمایت می شود. از ظرفیت آن

3 رمان توصیه شده توسط الیزابت بناونت

همه اون چیزایی که فردا بهت میگم

فلاش‌بک‌ها، شانس‌های دوم، دوراهی‌ها و انتخاب‌های آن‌ها... گذشته در رمانتیک‌ها می‌یابد که به قول کوندرا، ناآرامی‌های معمول وجود با سبکی غیرقابل تحمل وجودش مواجه شده است. برای یکی از ارجاعات عالی باحال ترین رمان عاشقانه اسپانیایی، الیزابت بناونت، قطار نیز در این کتاب در تنها قدم خود با امکان سوار شدن یا نرسیدن به آن نزدیک می شود...

سپس فانتزی ترفندهای خود را انجام می دهد و با این خواسته ها ارتباط برقرار می کند تا ماشین زمانی داشته باشد که با آن کارهای بد انجام شده در گذشته را دوباره انجام دهد. یا نه تنها کار بدی که انجام داده، بلکه لذت برده است، اما اکنون انرژی، انرژی و اشتیاق خود را از دست داده است. به طور خلاصه، همه چیز با توجه به این ایده است که هر زمانی در گذشته بهتر بوده است. مخصوصاً وقتی درشت نقاشی می کنند... همانطور که سابینا نیز می گوید، هیچ نوستالژی بدتر از حسرت چیزی نیست که هرگز اتفاق نیفتاده است. مگر اینکه فرمول جادویی را پیدا کنید تا آرزوی ارضا نشده را به یک لحظه تحقق تبدیل کنید. بریم اونجا…

اگر فرصتی برای تغییر آنچه قبلاً تجربه کرده اید را داشته باشید چه؟ میراندا به عنوان معاون سردبیر در یک مجله مد کار می کند. میراندا از تریستان خوشحال است. به همین دلیل است که نمی فهمد چرا او را ترک می کند. ای کاش می‌توانستم برگردم و به لحظه‌ی ملاقاتشان برگردم... اما اگر واقعاً این شانس را داشتم که داستان آنها را تغییر دهم، چه؟

همه چیزهایی که فردا به شما خواهم گفت، الیزابت بناونت

هنر تقلب در کارما

کارما مدتهاست که بر سر ما آویزان است و جایگزین قانون مورفی م prosثرتر است. س isال این است که برخی از رویدادها را به عنوان سرنوشتی در نظر بگیریم که مشتاقان آن را دوست داشته اند یا بعنوان یک پیامد مورد انتظار روح عذاب دیده آن لحظه متحمل شده اند. اما اگر داستان باید با چیزی سروکار داشته باشد ، چه نسخه بدیع باشد و چه به نوبه خود یک فیلم ، لغو آن برنامه نفرین است که ظاهراً در انتظار ماست تا امید و انگیزه را به همه انسانهای معمولی باز گرداند.

زیرا اگر همه چیز نوشته می شد ، هیچ چیز ارزش آن را نداشت. موفقیتی که هرگز به دست نمی آید ، پرداخت چیزی نیست که بتوانیم در یک برگه انجام دهیم. همچنین تشخیص نباید 15 دقیقه افتخار باشد که اندی وارهول به همه ما به عنوان خرده های بدبخت اختصاص می دهد.

یک شانس می تواند همه چیز را تغییر دهد و در مواردی که همه ما حرکت می کنیم. اینکه سرنوشت کارما سرانجام دارای حقیقت است و ما در معرض هوس های قمار خدا ، با تاس های شاد او ، یا تصمیمات تعداد زیادی از ساکنان پوشیده از المپ در پنهانی عاشق مرگ و میر پرشور ما هستیم ، زیرا در حال حاضر موضوع کشف آن در زمان مناسب خواهد بود

فقط ممکن است از اجتناب از آن سرنوشت ، شکستن آن در یک دریبل حیاتی که خود برنامه ساز را بی زبان می گذارد ، استفاده شود ... الیزابت بناونت جرات می کند راه را برای ما فاش کند ، هنر تغییر همه چیز و دستیابی به آن باد مطلوب که می تواند قهرمانان قهرمان خود را با قیمت مناسب هدایت کند ...

هنر تقلب در کارما

در کفش والریا

با رویای والریا الیزابت شروع شد. به لطف این شخصیت (که خوانندگان دیجیتالی را در جستجوی کتاب‌های خود منتشر خوب خوشحال می‌کرد)، نویسنده توانست فکر کند که نوشتن می‌تواند یک وقف حرفه‌ای‌تر باشد، صرف نظر از سلیقه‌ای که هر کدام برای آن شروع به نوشتن داستان می‌کنند.

تقریباً با اطمینان می توان گفت که والریا با همدلی آسان در موارد ضروری بسیاری از خوانندگان را فتح کرد. والریا متناقض است اما او واضح است که می خواهد خوشبخت باشد و باید عاشق شود و احساس خود را از سر بگذارد.

میزان بالای سرزندگی والریا همان چیزی است که همه ما دوست داریم از آن در زندگی روزمره خود لذت ببریم. اما تماشای والریا ، کسی را بالای سر ما نمی بیند. او همچنین خودش را شکننده می داند ، با خودش در تضاد است و خودش را بازیابی می کند.

با والریا ما یاد می گیریم یا حداقل از کسی مرجع می گیریم که قادر به کنار گذاشتن مسائل عاطفی است که به جایی نمی رسد که به جریان های جدیدی که زندگی او را تازه می کند باز شود. والریا ما را می خنداند و ما را مجذوب خود می کند. یک شخصیت کاملاً و موفقیت نویسنده آن برای طولانی کردن حماسه ای که با آن وابستگان والریا را راضی می کند.

در کفش والریا

سایر رمان های توصیه شده توسط الیزابت بناونت ...

چگونه (نه) داستانمان را نوشتم

ایده آل سازی و تضاد روتین. معنی کلمه عشق زیر ذره بین. زیرا پس از مرحله عاشق شدن، همه چیز به سمت اشکال جدیدی از عشق هدایت می شود. و بنابراین عشق به عنوان یک جزء عینی زندگی ما تحریف می شود زیرا پژواک های مختلف آن ما را گیج می کند. مگر اینکه مصمم باشیم مثل روز اول تا ابد عاشقانه زندگی کنیم. روشی جدید برای خواندن عشق. زیرا گاهی حقیقت (نه) تنها چیزی است که ما می خواهیم باور کنیم.

السا بناویدیس نویسنده ای موفق با بحران خلاقانه و وسواس است: کشتن شخصیتی که او را به موفقیت رساند. اما راه حل مشکلات آنها شامل برق گرفتگی والنتینا با تلفن همراه در وان نیست. این نوک کوه یخ یک زخم عمیق تر است.

او که مصمم به فرار برای پذیرش دوباره نویسندگی است، با داریو، نوازنده ای که به تازگی از پاریس آمده و همسایه او نیز هست، برخورد می کند. بنابراین داستان جدیدی آغاز می شود که در آن السا قهرمان داستان است. آیا او می تواند همه چیز را بگوید؟

چگونه (نه) داستانمان را نوشتم

تعقیب سیلویا

شرط بندی روی یک شخصیت زن ، مانند خود نویسنده و با نمایش به هر خواننده زن ، در حال حاضر بخشی از مهر خود نویسنده است. این بار سیلویا بسیار بیشتر از والریا محاصره شده است.

به نظر می رسد سیلویا در کارهایش از خود پنهان می شود. چشم انداز چشمگیر پنهان شدن از خود که اغلب در جسم خود از آن رنج می بریم. اما بدترین چیز این است که او در این شغل هر روز با کسانی که دوست دارد و قلبش را شکسته ملاقات می کند. زندگی شما یک هزارتو است و تنها یک چرخش 180 درجه ای می تواند افق های جدیدی را برای سفر به شما ارائه دهد.

شما فقط باید شخص دیگری را بیابید و اراده خود را برای کشف درخشندگی او بگذارید. گابریل ، به عنوان یک ستاره راک ، می تواند چیزی بسیار متفاوت از دنیای شناخته شده شما در همه جنبه ها به شما ارائه دهد ...

تعقیب سیلویا

جادوی بودن ماست

رمان الیزابت بناونت که حس شانس دوم را از خود نشان می دهد. فرض بر این است که همه ما می توانیم پس از نزدیک شدن کاذب عاشق شویم ، همیشه آسان نیست.

شما می توانید اشکال را احساس کنید و فکر کنید که باز شدن به دنیای جدید اشتباه است. یا می توانید در نظر بگیرید که آداب و رسوم مشترک قدیمی ، دال برای باز شدن در زندگی مشترک جدید است. یا حتی زمانی که انتظارش را ندارید ، ممکن است فرصتی برای آشتی به عنوان گزینه جدیدی برای بازسازی پل ها بر سر سرزنش و اتهام مطرح شود.

فرصت دوم برای شروع سفر به سناریوهای دیگر یا فرصت دوم برای سرهم کردن همه چیز روی دیوارها و زخم ها... اگر جادو بود، چرا نمی توان ترفند جدیدی از احساسات تولید کرد که دوباره ما را شگفت زده کند؟ سوفیا و هکتور داستانی را به ما پیشنهاد می‌کنند که به قولی در آشپزی، عشقی ساختارشکن را به تصویر می‌کشد.

جادوی بودن ماست

دیگر کتاب های جالب الیزابت بناونت...

آغوش آهسته

وقتی کسی به کار یک نویسنده علاقه مند می شود تا جایی که به یک طرفدار واقعی تبدیل می شود، مسئله شناخت فردی که قادر به خلق آن داستان و ساختن آن موسیقی تنظیم شده یا خواندن زندگی ما است اهمیت زیادی پیدا می کند. چنین اتفاقی گاهی در مورد نویسنده یا نویسنده‌ای می‌افتد که در ملودی یا کتابی صمیمی‌تر به دنبال اعتراف یا جن‌گیری است و خود را به عنوان یک نیاز تقریباً معنوی به میان مخاطبانش می‌اندازد.

این همان چیزی است که با این کتاب الیزابت بناونت اتفاق می‌افتد، جایی که او آنچه را که در گذار از گمنامی به ستاره‌ای ادبی برای میلیون‌ها خواننده تجربه کرد، بیان می‌کند. اگر می خواهید بدانید سفر تبدیل شدن به نماد یا توتم برای هر طرفدار بزرگ چگونه است، نمی توانید این کتاب را از دست بدهید. زیرا در اعترافات کوچک و در گشایش تجربیات، شخصیت‌های بیشتری به نظر می‌رسند که می‌توانیم دلایل خلقت را رمزگشایی کنیم. و این به نوعی ما را به قدرت وصف ناپذیر کلمه نزدیک می کند و با آغوشی آهسته مانند ابدیت ما را می گیرد...

آغوش آهسته

4.6/5 - (11 رای)

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.