3 کتاب برتر روتا سپتیس

La رمان داستانی تاریخی دارای نویسندگان برای هر سن و رنگ ، از یکی از پیشگامان مانند رابرت گریوز به پرفروش ترین های امروز مانند کن فولتبه و ببینید که تفاوت های طرح ، زمان ، سبک بین یکی و دیگری وجود دارد. البته چگونه ممکن است غیر از این باشد.

برخی از نویسندگان داستانهای تاریخی بر جنبه های مزمن و آموزنده تمرکز می کنند و برخی دیگر با ارائه داستانهای درون تاریخی خود به ما نقشه هایی می دهند که ما را در تاریخ غوطه ور می کند. در شرایطی که روتا سپتیس ما شروع به کشف a کردیم نویسنده رمان تاریخی که به بررسی دقیق وقایع مربوط به انسان بدون شک کمک می کند ، هرچند که همواره با تحول عمومی پر سر و صدا تاریخ خاموش می شود.

از داستان حکایتی، در دریای شرایط تاریخی که در آنچه سرنوشت ها را می سازد، سپتیس همیشه جنبه های پیشنهادی را بازیابی می کند، که شاید توسط راویان دیگری که بیشتر بر حماسه های بزرگ متمرکز شده اند نادیده گرفته می شوند.

بنابراین روتا در پایان داستانهایی را به ما ارائه می دهد که در نهایت حسی بیشتر از یک احساس نزدیک به ما دست می دهد. توطئه هایی که در نهایت مانند نگینی که از رگ استخراج شده است ما را فتح می کند.

3 رمان برتر پیشنهادی روتا سپتیس

من بهت خیانت میکنم

بین دو بلوک کنونی که اروپا و روسیه را تشکیل می‌دهند، نوار بزرگی از زمین از لحاظ تاریخی در معرض درگیری‌های ملی با رنگ‌های مختلف سیاسی قرار گرفته است. آمدن و رفت‌وآمدها با کشمکش‌های آشکار یا پنهان همراه با تنش‌هایی از یک طرف و طرف دیگر آن نوار میانی همراه است. یه جورایی سرزمین هیچکس که هرکسی میخواست زیر قول و آواز آژیر خودش بسازه. بسترهای ایده آلی برای پرورش به طوری که در قرن بیستم، کشوری مانند رومانی تحت تأثیر جنبش های پنهان بین اقتدارگرایی، تنش ها و جاسوسی های مختلف قرار گیرد. این دکمه دقیق و درخشان مملو از داستان های درونی آبدار در مورد آن را به عنوان مثال خدمت کنید.

رومانی، 1989. رژیم های کمونیستی در سراسر اروپا در حال فروپاشی هستند. کریستیان فلورسکو، پسر هفده ساله ای، آرزوی نویسنده شدن را در سر می پروراند، اما شهروندان رومانیایی که تحت ظلم قوانین و زور رژیم قرار دارند، حتی در رویاپردازی آزاد نیستند. در بحبوحه دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو، با کشوری که با انزوا و ترس اداره می شود، پلیس مخفی از کریستین باج می گیرد تا به یک خبرچین تبدیل شود.

او فقط دو انتخاب دارد: به هر کسی و هر چیزی که دوست دارد خیانت کند یا از موقعیت خود برای تضعیف بدترین دیکتاتور اروپای شرقی استفاده کند. کریستین همه چیز را به خطر می اندازد تا حقیقت پشت رژیم را برملا کند، صدای هموطنانش را بدهد و به دنیا نشان دهد که در کشورش چه می گذرد.

من بهت خیانت میکنم

منابع سکوت

در اوج همکاری با ایالات متحده ، اسپانیا پذیرای تعداد زیادی گردشگر و بازرگانان خارجی است که پس از گشایش اقتصادی اخیر به این کشور می آیند. از جمله آنها می توان به دانیل ماتسون جوان ، پسر بزرگ نفت تگزاس اشاره کرد که به همراه والدینش به مادرید می آید. 

سرنوشت دانیل، که آرزو دارد عکاس خبرنگار شود، با سرنوشت آنا، خدمتکار هتل کاستلانا هیلتون که از خانواده ای ویران شده از جنگ داخلی است، تلاقی می کند. عکس‌های دانیل چهره تاریک پس از جنگ را آشکار می‌کند، سؤالات ناراحت‌کننده‌ای را در او بیدار می‌کند و او را در تصمیم‌گیری دشوار برای محافظت از افرادی که دوستشان دارد، شرطی می‌کند. روتا سپتییس بار دیگر بر یکی از تاریک‌ترین گوشه‌های تاریخ تمرکز می‌کند. این رمان حماسی درباره ترس، هویت، عشق هایی که فراموش نمی شوند و صدای پنهان سکوت.

منابع سکوت

بین سایه های خاکستری

ژوئن 1941 ، Kaunas ، لیتوانی. لینا پانزده ساله است و برای ورود به یک مدرسه هنری آماده می شود. او همه چیز را در پیش دارد که تابستان می تواند به دختری هم سن و سال خود ارائه دهد.

اما ناگهان، یک شب، زندگی آرام او و خانواده اش از هم می پاشد که پلیس مخفی شوروی به خانه او حمله کرد و او را با لباس خواب همراه با مادر و برادرش برد. پدرش که یک استاد دانشگاه است، از آن روز به بعد ناپدید می‌شود. لینا از طریق یک صدای روایی هوشیار و قدرتمند، سفر طولانی و طاقت‌فرسایی را که همراه با دیگر تبعیدیان لیتوانیایی به اردوگاه‌های کاری در سیبری انجام می‌دهند، بازگو می‌کند. تنها راه فرار آنها یک دفترچه نقاشی است که در آن تجربه خود را به تصویر می کشند، با عزم راسخ برای ارسال پیام به پدرشان تا بداند که آنها هنوز زنده هستند.

همچنین عشق او به آندریوس، پسری که به سختی می شناسد، اما همانطور که به زودی متوجه می شود نمی خواهد از دست بدهد، به او امیدواری می دهد که به جلو برود. این تنها آغاز یک سفر طولانی است که لینا و خانواده اش باید با استفاده از قدرت و اراده باورنکردنی خود برای حفظ کرامت خود بر آن غلبه کنند. اما آیا امید برای زنده نگه داشتن آنها کافی است؟

بین سایه های خاکستری

دیگر کتاب های توصیه شده توسط روتا سپتیس

اشک در دریا

ژانویه 1945. چهار جوان. داستانی سرشار از انسانیت و امید درباره بزرگترین فاجعه دریایی تاریخ. "یک پسر عموی پدرم قصد سوار شدن به ویلهلم گوستلوف را داشت و از من خواست تا به کسانی که مردند اعتقاد داشته باشم که داستانهایشان با آنها غرق شده است صدایی در اختیار آنها قرار دهم."

این منبع رمان است ، به قول نویسنده. ویلهلم گوستلوف برای همیشه با بزرگترین فاجعه دریایی تاریخ همراه بوده است. بیش از 10.000 هزار مسافر از جمله پناهندگان ، پرسنل داخل هواپیما و ارتش آلمان در آن سوار می شدند. این باید آنها را به آزادی و دور از محاصره ای که اروپای شرقی در طول جنگ جهانی دوم درگیر آن بود ، برساند.

اما هرگز به مقصد نرسید ، زیرا هدف چندین اژدر بود که از زیردریایی شوروی در 30 ژانویه 1945 پرتاب شد. روتا سپتیس که مشتاق فصلهای پنهان تاریخ است ، در این مناسبت به چهار قهرمان جوان که راه آنها هنگام عبور از یکدیگر می گذرد ، صدا می دهد. در ویلهلم گوستلوف تخلیه می شوند ، مانند بیش از 5.000 کودک و نوجوان که برای ملاقات با آینده خود این کار را انجام دادند. آنها هرگز نیامدند ، اما داستانهایشان با آنها غرق نشد.

اشک در دریا
5/5 - (14 رای)

2 نظر برای “3 کتاب برتر روتا سپتیس”

  1. من رمان را نخوانده ام اما سبک نویسنده را می دانم و معمولا مستند است.
    همانطور که شما می گویید در همه تراژدی ها دو چهره وجود دارد. و چه بخواهیم و چه نخواهیم در 10 سال اول آزار و اذیت، زندان و مرگ وجود داشت، البته به طور جدی تر علیه افرادی که به رژیم مرتبط بودند ... کمونیست ها، آنارشیست ها، اتحادیه های کارگری، سوسیالیست ها، یا کسانی که مطابق با آنها فکر نمی کردند. به رژیم، شاید او روی این تمرکز کرده است... من دو رمان دیگر، سه عروسی مانولیتا، توسط Almudena Grandes و La voz dormida اثر Dulce Chacón، جدای از آن مقالات جالبی وجود دارد که می توانید از پل پرستون جستجو کنید. و اگر قتل عام ها و بیهودگی های بزرگی در روسیه انجام شد و سپس دیگران در شیلی، کوبا یا آرژانتین... و موارد دیگر که در آن یک رژیم مطلقه و دیکتاتوری حاکم است. درود از طرف توافق و شاید دیگر مجبور نباشیم این را ببینیم.

    پاسخ
  2. من فقط سرچشمه های سکوت را خوانده ام و اصلا از آن خوشم نیامد.

    دیدگاهی که یک خارجی می خواهد در مورد اسپانیا منتقل کند.
    از اسپانیایی که او نمی دانست.

    بسته به اینکه چه کسی در مورد آنها صحبت می کند یا می نویسد، حقایق و دروغ های بیش از حد دستکاری شده وجود دارد.
    اسپانیا، مانند هر کشور دیگری پس از جنگ، چراغ ها و سایه های خود را دارد.

    اما دیدگاه این خانم کاملاً دور از واقعیت است.

    من بستگانی در مادرید دارم که دوران پس از جنگ را گذرانده اند و این ترس اصلاً در خیابان ها و خانواده ها دمیده نمی شد.

    و من دقیقاً در مورد میلیونرها صحبت نمی کنم.
    او به روحانیون، شورای عالی امنیت، طوری حمله می کند که انگار خیلی ها را می شناسد.
    و متأسفانه داستان نوزادان ربوده شده یا رها شده تا دموکراسی ادامه یافت.

    پزشکان فاسد و دیگران در همه کشورها فراوانند.
    نه به طور انحصاری در اسپانیا.

    اما این نه معمول بود و نه معمول است.

    به دنبال اطلاعاتی در مورد عملکرد استالین و استاسی در کشورهای وابسته اتحاد جماهیر شوروی و خود اتحاد جماهیر شوروی باشید.
    سوالات مبهم بیشتری برای گفتن وجود دارد.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.