3 کتاب برتر آرانتزا پورتابلس

در بهترین نویسندگان ، یا حداقل در جالب ترین آنها ، این تکامل ناپایدار کشف می شود ، آن دسته از ژانرها و استدلال ها ... هیچ راوی نباید با تمایل مشخص بر اساس چه داستان هایی متولد شود. زیرا در اکتشاف ادبیات واقعی وجود دارد ، ادبیاتی که از درون متولد شده است تا بتواند این حقانیت را داشته باشد که در تمام محدوده های خلاقیت سفر کرده است.

در آن راه می رفت و راه می رود آرانتزا پورتابلسنویسنده‌ای که در حال حاضر در ژانر نوآر برجسته است، دقیقاً به این دلیل که می‌داند چگونه خود را به‌عنوان نویسنده صیقل دهد، با آن مهارتی که به جای درخشش یا پاراگراف آسان، فقط به فراادبی اختصاص می‌دهد. به این ترتیب داستان های خوب را از محصولات آماده تشخیص می دهید.

اصالت مشخصه‌ای است که شخصیت‌های او را پر از ظرافت‌ها می‌کند، صحنه‌ها را بسیار بیشتر از توصیفی زینت می‌دهد، که معانی دیالوگ‌های او را چند برابر می‌کند و کنش را با توانگری یک جادوگر مبتکر به حرکت در می‌آورد. و بله، آرانتزا پورتابالس نیز بر روی این کار کار می کند تا خوانندگانی را که قادر به لذت بردن از بدیع ترین ادبیات هستند، صرف نظر از ژانری که در آن قرار دارد، تسخیر کند. برای بسیاری جدید Dolores Redondo، ساده کردن موضوع بهترین چیز این نیست که به جایگزینی ها فکر کنید بلکه به غنی سازی جایگزین ها فکر کنید ...

3 رمان برتر توصیه شده توسط آرانتزا پورتابلس

مردی که آنتیا مورگاد را کشت

این دیدارها همچنین نقطه آزاردهنده خود را فراتر از آینده هر یک دارند. زیرا گاهی گذشته بدهی های معلق خود را دارد که فقط طلبکاران آن را به یاد می آورند. در واقع، قرار ملاقاتی با دورترین و حتی ناخوشایندترین گذشته، معمولاً محبتی را در کنار خاطرات خوشایند نشان نمی دهد. اما کنجکاوی همیشه فشار می آورد، و همانطور که نباید به جاهایی که در آنجا خوشحال بودند بازگردید، عجیب است که چگونه در مواقعی بدون تردید، با نقطه ای بیمارگونه، به جایی برمی گردد که می توانست مطلقاً ناراضی باشد.

سانتیاگو د کامپوستلا، 2021: شش دوست پس از بیش از دو دهه بدون اینکه یکدیگر را ببینند در یک شام ملاقات شرکت می کنند. در طول نمایش آتش بازی قبل از جشنواره رسول، یک گلوله نقطه ای یکی از آنها را می کشد.

به زودی مشخص خواهد شد که کلید قتل به اتفاقی برمی‌گردد که در آپارتمانی برای کودکان خردسالی که در دوران نوجوانی با هم زندگی می‌کردند اتفاق افتاد: خودکشی آنتیا مورگاد پس از آزار یکی از مربیانش، هکتور ویلابوی، با او. ویلابوی پس از بیست سال حبس به تازگی به خیابان ها بازگشته است، اما بدون هیچ ردی ناپدید شده است.

بازرس سانتیاگو آباد و بازرس فرعی آنا باروسو باید با حل‌وفصل جنایتی روبرو شوند که در آن همه نشانه‌ها به "مردی که آنتیا مورگاد را کشته است" اشاره می‌کند، اما با فاش شدن یک سری رازهای غیرمنتظره، هر دوی آنها باید راهی برای غلبه بر خود بیابند تا از یک قتل جدید جلوگیری کنند.

مردی که آنتیا مورگاد را کشت

زنده ماندن

نمایش های واقعیت با جنبه شوم آنها چیز جدیدی نیست. از جمله ترومن، مردی که زندگی خود را صرف نادیده گرفتن این موضوع می کند که از زمان تولدش همه چیز بخشی از یک نمایش بوده است. و این کمی در مورد آن است... در جنبه هذلولی کشف صمیمیت کامل همسایه، بیماری به حداقل می رسد و آنچه در جای خود باقی می ماند احساسی است که آن زندگی دیگری که در تلویزیون به آن فکر می شود نیز می تواند اتفاق بیفتد. به ما مال خودت باش…

وال والدس پس از مرگ شوهرش (ماتیاس واگنر سرمایه دار، که در پانزده سالگی با او ازدواج کرد)، در برنامه Surviving ظاهر می شود، اولین نمایش واقعیتی که در اسپانیا پخش می شود، و تلویزیون ملی را وارونه می کند. پس از اینکه کل کشور را عاشق کرد و در مسابقه برنده شد، یک امپراتوری تجاری تأسیس کرد و از صحنه عمومی بازنشسته شد تا اینکه چندین سال بعد خود را به عنوان مجرم قتل دنی لیس، یکی از همکلاسی‌های سابق خود به پلیس تسلیم کرد. سانتیاگو د کامپوستلا

آرانتزا پورتابالس، مانند جوئل دیکر یا پیر لماتر، با دقت و سرعتی بسیار دیوانه‌وار، تکه‌های فتنه‌ای جذاب را در اطراف یک قهرمان استثنایی مونتاژ می‌کند: وال والدس، زنی موفق که هرگز از چشیدن شکست دست بر نمی‌دارد.

زیبایی قرمز

توانایی یک نویسنده ژانر همچنین شامل ترکیب مجدد کلاسیک ترین قطعات آن ژانر است. قفل کردن شخصیت ها در یک خانه برای کشف قاتل اوج نوآر کلاسیک است. تخصص Portabales همه چیز را بازسازی می کند و در عین حال می تواند به برخی از اصول غیرقابل مذاکره تنش روایی وفادار بماند.

شش مظنون در باغ یک خانه مجلل در حومه سانتیاگو د کامپوستلا شام می خورند در حالی که جسد ژیانا آلن XNUMX ساله در طبقه آغشته به خون اتاق خواب خود افتاده است ، گویی این یک تاسیسات هنری است: پدر و مادرش ، عمه اش لیا سوموزا -نقاش مشهور بین المللی -، چند دوست و عمه مسن خواهران سوموزا.

همه نشانه ها به لیا اشاره می کند ، اما چند روز بعد او سعی می کند خودکشی کند و در بیمارستان بستری می شود. کمیسر سانتی آباد ، با کمک آنا باروسو-یک پلیس جوان ، قوی و با مزاج که با او رابطه ای متضاد و متضاد ایجاد خواهد کرد-باید بهترین اسرار آلن سوموزا ، یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین گالیسیایی ها را فاش کند. جامعه متعالی جامعه پیشرفته.

زیبایی قرمز

دیگر کتاب های جالب آرانتزا پورتابالس…

زندگی مخفی اورسولا باس

گالیسیای مه آلود بار دیگر آسمان و زمین را در آن همه فضای کلاستروفوبیک می گیرد. در تنگه هایی که نیروی تلوریک بیدار می شود و باعث می شود در هر عنصر خارق العاده ای به دنبال توضیحات غیرقابل تصور باشیم

ارسولا بس ، نویسنده موفق ، زندگی ظاهراً ملایمی در سانتیاگو د کامپوستلا دارد. یک روز جمعه در ماه فوریه ، او خانه خود را برای سخنرانی در کتابخانه ترک می کند و بر نمی گردد. شوهرش ، لوئیس کاسترو ، ناپدید شدن او را پس از بیست و چهار ساعت گزارش می دهد. اورسولا ، که در زیرزمین محبوس است ، آدم ربای خود را به خوبی می شناسد ، ستایشی که در شبکه های خود اجازه داده است بدون کوچکترین مقاومتی درگیر شود و می داند که دیر یا زود او را خواهد کشت.

بازرس سانتی آباد ، که پس از یک سال و نیم مرخصی روانپزشکی مجدداً وارد نیروی پلیس شد و شریکش آنا باروسو ، که به تازگی به عنوان معاون بازرس منصوب شده است ، با کمک کمیسر جدید ، الکس ویگا ، جستجوی بی امان را آغاز می کنند. تمام مراحل آنها آنها را به سمت پرونده حل نشده دیگری سوق می دهد: پرونده کاتالینا فی که سه سال قبل در پونته ودر ناپدید شد و به سمت قاتلی که به نظر می رسد عدالت را در دست دارد.

زندگی مخفی اورسولا باس

پیام خود را پس از بوق بگذارید

یک داستان شگفت انگیز بسیار دور از نوآر جایی که نویسنده در حال حاضر در آن حرکت می کند ...

چهار قهرمان این رمان سرود که نمی توانند با اسرار ، تنهایی و مردانی که دوست دارند با آنها صحبت کنند روبرو شوند ، ترجیح می دهند اعترافات خود را روی دستگاه پاسخگو بگذارند.

مارینا وکیل متخصص طلاق است و با ترک همسرش مخالفت می کند. کارملا مبتلا به سرطان است و باید با پسرش خداحافظی کند. سارا زن جوانی از یک خانواده خوب است که فشار ازدواج نزدیک او تا مرز خودکشی و روان درمانی مشکوک را به همراه داشته است و ویویانا در مادرید روسپی است ، اگرچه خانواده او معتقدند که او در Ikea کار می کند.

پیام به پیام ، زندگی آنها ترسیم می شود و همان ماشین پاسخگویی که اعتماد آنها را دریافت می کند ، داستانهای آنها را می بندد و قدرت رهایی بخش عظیمی از کلمه را آشکار می کند. پیام به پیام ، خواننده می خواهد با پایان کار آشنا شود و همچنین خود را با بی حوصلگی یکسان کشف کند. افشاگری یک نویسنده بزرگ با نگاهی هوشمندانه ، متاثر کننده و طنزآمیز به عشق ، تنهایی و ارتباطات در مواقع موبایل.

پیام خود را پس از بوق بگذارید
امتیاز دادن به پست

دیدگاهتان را بنویسید:

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. یاد بگیرید نحوه پردازش اطلاعات نظرتان چگونه است.