همانطور که جان میلتون می گوید، بهشتی بیشتر از گمشده ها وجود ندارد. نه چیزهای ارزشمندتر از چیزهایی که دیگر ندارید و نه می توانید مشاهده کنید. شگفتیهای واقعی جهان بیشتر آنهایی هستند که در نهایت از دست میدهیم یا از بین میبریم تا آنهایی که امروز به این شکل اختراع میشوند و یک «دنیای مدرن» ضروری را اضافه میکنند. زیرا اهرام، دیوارها، مجسمههای غولپیکر یا دیگر سازههای باقیمانده دوست دارند آن درخشش مالیخولیایی ناپدیدشدگان را با خود حمل کنند.
همیشه خوب است که موجودی گمشده را انجام دهید. همانطور که در این مورد جودیت شالانسکی با قصد استادانه بزرگ کردن اسطوره و افزودن به آن عدد رسمی 7، کارهای کوچکتر دیگری را انجام داده است، اما زمانی که در نهایت گستردگی میراث او بین نورها و سایه ها دیده شود، اهمیت بیشتری دارند.
تاریخ بشریت مملو از چیزهای گمشده است که گاهی به فراموشی سپرده می شوند یا توسط انسان نابود می شوند یا فرسایش روزها. برخی از این اشیاء ناهمگون، واقعی یا خیالی، در این کتاب گردآوری و فهرستبندی شدهاند: تکههای معمایی که از اشعار سافو باقی مانده است، کاخ جمهوری در برلین، ببر خزر یا اسکلت فرضی اسب شاخدار.
اثری گیرا و غیرقابل طبقهبندی که به ما این فرصت را میدهد تا با یادآوری دوازده گنجی که جهان برای همیشه از دست داده است، اما به لطف ردی که از خود به جای گذاشتهاند، در تاریخ، معنای فقدان و نقش حافظه را تامل کنیم. ادبیات و تخیل، زندگی دومی دارند.
هم اکنون می توانید کتاب «موجودی چند چیز گمشده» نوشته جودیت شالانسکی را از اینجا خریداری کنید: